چندشعر از مجموعه ی عشق اول
چند شعر از مجموعه شعر عشق اول چاپ دوم ۱۳۸۵
همزاد
چه خواب ها که با تو در میان نگذاشتم
بالش خیس شبانگاهی
۷۲.۲.۲۲
نقاشی
قسم می خورم
با تو بیایم
پشت کوه قاف
آن سوی قعر جهنم
اگر که آبرنگم را بدهی
و کمی هم لبخند بزنی
۸۰.۷.۲۱
+٬-
همه ی آب ها از جنس ابرند
همه ی نفس ها از جنس زندگی
به همان سان
که آخرین قطره از جنس تشنگی
و آخرین نفس از جنس مرگ
۷۳.۳.۱۰
عشق اول۱
این قدی که تا می شود
روی صفحه ی کاغذی
که هنوز بوی گل سینه ی تو می دهد
این بادها
دهان ها
اشک ها
حسرت ها
می وزند
گشوده می مانند
به زیر می افتند
هنوز سینه ها را می سوزانند
تا تو به یاد من آیی
و من با خودم بگویم
مثل هزار بار دیگر
که ٬ نه
نمی شود٬ فراموش نخواهد شد
عشق اول!
۷۳.۵.۱۸
+ نوشته شده در شنبه ششم آبان ۱۳۸۵ ساعت 12:5 توسط علی رضا پنجه یی
|
پایگاه رسمی ادبی، رسانه ای و هنری