وی گفت: اجتماع شاعرانه شاعران در دهه‌های پیش از انقلاب بیشتر خلاصه می‌شد به نشست‌های شاعران با یکدیگر و البته شاعرانی که بیشتر جزو همفکران سیاسی هم بودند. در پنهانِ چشمِ دیگران، نصرت و شاعران مستقل دیگر را بیشتر به گوشه می‌کشاند و گوشه‌گیری او اندوه مضاعف برای او به همراه داشت و شاعر افسرده هم شاعر تاریکی‌هاست و رصد کننده رخوت‌ها و محافل به اصطلاح خوش گذرانی‌های سیاه!

این شاعر و منتقد ادبی با اشاره به سروده‌ای از نصرت رحمانی

«وقتی پرنده‌ای را معتاد می‌کنند

تا فالی از قفس به‌در آرد

و اهدا کند به جویندگان خوشبختی

تا شاهدانه‌ای به هدیه بگیرد

پرواز، ‏آه

از معبر قفس

قصه‌ی بس‌‬ کودکانه‌ای است» اظهار داشت: مجموعه مسائلی که جهان ادبیات شعری ما را می‌سازد، متاثر از فضای سیاسی و اجتماعی جامعه است.

وی ادامه داد: نسل دوم شاعران پسانیما متأثر از دو واقعه بوده‌اند؛ شهریور سال ۱۳۲۰ و کشیده شدن جنگ جهانی دوم به ایران با وجود اعلام بی‌طرفی کشور و دیگری دخالت دولت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ساقط کردن دولت ملی دکتر مصدق که تاثیر زیادی بر غرور ملی ایرانیان به ویژه منورالفکرها داشته و شاهد آثار این رخدادها در اشعار شاعران هستیم.

این منتقد ادبی دو واقعه مذکور را موجب درگیر شدن فکر و ذهن روشنفکران ایرانی دانست و گفت: نصرت رحمانی نیز متاثر از این فضا بوده و پس از سرودن شعرهای عاشقانه، به تدریج رگه‌های اعتراض را در اشعارش بروز می‌دهد.

وی فضای افسردگی ایجادشده در جامعه را در فعالیت های هنری و ادبی موثر دانست و افزود: برخی نصرت رحمانی را به سبب شعرهایش در کتابی با عنوان «مردی که در غبار گم شد» شاعر شعر سیاه خوانده‌اند درحالیکه او را با توجه به مقدمات پیش‌گفته از شرایط اجتماعی و سیاسی آن روز جامعه، باید شاعر شعر سیاهی دوران دانست.

این روزنامه‌نگار به شعرهای رحمانی اشاره کرد و گفت: او زاده محله پامنار تهران بود و در اشعارش زشتی‌ها و پلشتی‌هایی که مردم محلات پایین شهر بدان‌ها گرفتار شده بودند را همچون یک خبرنگار، روایت می‌کند و از این رو باید نصرت را شاعری دانست که روایتگر سیاهی‌های جامعه است.

پنجه‌ای به سکونت رحمانی در رشت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اشاره و اضافه کرد: پس از انقلاب تردد به رشت از خانه به تهران به خانه خان شیرازی زاده (پدر همسرش) بدل به سکونت پایدارش می‌شود، در واقع رشت همان بهشت گمشده‌ای بود که نصرت سال‌ها به دنبالش بود اگرچه ازدواج با پوران شیرازی‌زاده (پوری) سبب می‌شود تا رشت را به پایتختی شعر خود برگزیند.

او ادامه داد: هر وقت هم که به دیدارش می‌رفتیم یا گریزی به منزل ما می‌زد به شوخی به او می‌گفتم: تخت نصرت برقرار؟ و در پاسخ می گفت: برقراره!

ibna.ir/x6Btj

نظرات

نظرات منتشر شده: 2 نظرات در صف انتشار: 0 نظرات غیرقابل انتشار: 0

علی‌رضا پنجه‌یی

ایران:

۲۲:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۴

درود. ضمن سپاس و دست‌مریراد، لطفا متن شعری نصرت نقل از من را اصلاح کنید. پرواز وقتی پرنده‌ای را معتاد می‌کنند تا فالی از قفس به‌در آرد و اهدا کند به جویندگان خوشبختی تا شاهدانه‌ای به هدیه بگیرد پرواز، آه قصه‌ی بس کودکانه‌ای‌ست از معبر قفس نصرت رحمانی

0

0

دکتر مظفر رویایی:

IR

۲۳:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۷/۱۱

حرف‌های صمیمی یک شاعر درباره یک شاعر صمیمی و مردمی دیگر