دومین ویژه ی فرهنگ ، هنر و ادبیات گیله وا  چاپخش شد

 

نشريه "گیله وا"، ویژه ی فرهنگ ، هنر و ادبیات ، نوروز ۸۷  در ۶۰صفحه با قيمت 1500تومان به سردبیری علی رضا پنجه ای روانه بازار شد.

Click for Full Size View

در این شماره می خوانید:

دیدگاه و درآمد:
محمد تقی پور جکتاجی – علی رضا پنجه ای
کارکرد:
خبرهای خانه ی فرهنگ گیلان و ...
یادایاد:
دیداری دور با پرویز شاپور- بیژن اسدی پور
تنکابن، خیابان دریا ، برسد به دست تیرداد نصری 
گزارش:

عبور از نیما خنده دار است - گزارش حضور هوشنگ ابتهاج (سایه) در خانه ی فرهنگ گیلان
چالش:
واکنشی علیه زیبایی شناسی مدرن - علی باباچاهی

نوها- نگاهی به اولین داستان از کتاب "متن خود یک کویر است" نوشته ی مجید دانش آراسته- محمود طیاری

 نقد مجموعه داستان "سمت تاریک کلمات " - محمود معتقدی

شعر یک پس رفت زمانی است- بهزاد خواجات

نقد مجموعه شعر " باران بود، همه لیلی ها رفته بودند"- رضا قنبری

شکست اسطوره تخیل ابر متن - داریوش معمار
چامه :
سیمین بهبهانی- سید علی صالحی- کامبیز صدیقی- تقی خاوری- ۲ شعر منتشر نشده از بیژن نجدی- فهیمه غنی نژاد-اکبر اکسیر- منصور بنی مجیدی-یزدان سلحشور- پیمان نوری- اسماعیل حبیبی- حسین فاضلی-مازیار نیستانی- آرش نصرت اللهی- مهدی مرادی- مهناز یوسفی- معصومه اکبری- هالینو ( فروغ لهستان) ترجمه ی علی رضا دولتشاهی و ایونا نویسکا
پرس و گو :
پرس و گو با استثنایی ترین تنبک نواز تاریخ موسیقی  بهمن رجبی

پرس و گو با امیر رضا کوهستانی ، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر

داستان:
مه کامه رحیم زاده-مجید روانجو-هادی جامعی- بهار اله بخش
چهره پرداز:

من رئالیسم خودم را می کشم. به مناسبت صد سالگی فریدا کالو - ترجمه مهین صدری

نما:

واقعیت دوربین- سید حسن حدائقی

و تازه های کتاب

 

نشاني دريافت مطالب شما: AR_panjeei@yahoo.com

تلفن صبح ها: ۲۲۲۴۱۷۸-۰۱۳۱

تلفن عصر ها :۲۲۳۸۷۴۲-۰۱۳۱

تلفکس:۲۲۳۸۷۴۲-۰۱۳۱

همراه سردبير: ۰۹۱۱۱۳۸۰۶۷۷

نشاني دفتر مجله:گیلان -رشت. خ طالقاني - مقابل صفاري -بن بست نصرالله زاده خانه ي فرهنگ گيلان

 توصیه های ایمنی چهارشنبه سوری

 بچه ها تو رو خدا نوشته های زیر رو بخونین و یه لحظه هم که شده خودتونو جای اونا و خانوادشون بذارین بعد ببینین  اسم این ماجرا جویی ها رو می شه شادی گذاشت ؟ این بچه ها همشهری های ما هستن سال حادثه  هم عیدشونو خراب کردن هم عید خانوادشونو و هم بعضی شون تا ابد معلول و ناقص شدند. راستی راستی می ارزه؟ تازه از صدای انفجار های مهیب معلوم نیست چند نفر دور و بر ما سکته می کنن یا اعصابشون داغون می شه یا این که اگه زنی بچه ای رو از شوک انفجار ترقه و ... سقط کنه و اون بچه قرار بود اگه متولد می شد درد بزرگی از آدما رو با علمش درمون کنه واقعا کسی خودشو می بخشید؟ آیا آدم بدهکار وجدانش نمی شد؟

 
توصيه هاي ايمني چهارشنبه­ي آخر سال ( چهارشنبه سوري )

     

 

چـهارشنبه سوری ، رسم دیرینی است که ایرانیان در طول سال ها با آتش بازی و رسومی مثل

 

قاشق زنی و پریدن از روی آتش آن را حفظ کرده اند. این شب بر اساس این سنت، شب گرفتن سرخی ها به عنوان سمبل نشاط و شادی و شب وانهادن زردی های سستی و غم است.تردید نیست كه ریشه و اصل این مراسم به ایرانیان عصر باستان می پیوندد. این رسم شاید یادگار دین زرتشت باشد.  چند سالی است که بر این سنت های لطیف ایرانی، انفجار و نارنجک و مواد محترقه هم اضافه شده و آنقدر فراگیر، که لطافت و صمیمیت این سنت تاریخی را تحت الشعاع قرار داده است.

          

 تلفن آتش نشانی۱۲۵

 

 

تلفن آتش نشانی۱۲۵     

 

این سالها شب چهارشنبه سوری تقریبا از یک ماه قبل آغاز می شود و می رود تا کم کم سنت دیرین ایرانی در هیاهوی انفجار ها از بین برود. بیائید  نگذاریم در اثر هیجانات متفاوت اصالت تاریخی آن از بین برود.

 مهم ترین ویژگی سنی نوجوانان و جوانان قرارگیری افراد در حالات هیجانی بوده به طوری که این حالات یکی از نیازهای این سنین است و باید به نحو صحیح ارضاء شود بنابراین به جای نفی برگزاری مراسم چهارشنبه آخر سال ، باید فرصتی جدید برای تخلیه هیجانات روحی بچه ها فراهم کرد.

  با رعایت نکات ایمنی زیر هم از شادی جشن دیرینه چهارشنبه سوری لذت ببرید و هم از خطرات احتمالی آن اجتناب کنید:

1- از نزدیک شدن به افرادی که مسائل ایمنی را رعایت نمی کنند، جدا بپرهیزید.

2- تماشاچیان (ناظرین بی گناه) معمولا در خطر اصابت ترکش های ترقه ها و مواد منفجره هستند . سعی کنید در تیر رس ترکش ها نباشید و هيچگاه اين مواد را به سمت افراد ديگر پرت نکنيد.

3- از پرتاب فشفشه، موشک و سایر مواد آتش زا روی شاخه درختان، پشت بام و بالکن منازل خودداری کنید.

4- آتش بازی در نزدیکی پمپ بنزین ها، وسایل نقلیه که حامل بنزین و مواد سوختی هستند، در صورت کمترین نشت از وسایل نقلیه،و حتی در شرایط عادی این وسایل را به بمبی تبدیل می کند که ماشه انفجار آن کشیده شده باشد.

5- در صورت روشن کردن آتش توصیه می شود که آتش در حجم کم باشد و از ریختن مواد سریع الاشتعال نظیر نفت، بنزین و الکل روی آتش جدا خودداری کنید. 

6- ترقه ها و فشفشه های عمل نکرده  را مجددا روشن نکنيد.

7- هرگز مواد سوختنی و ترقه را در مقادیر کم  یا انبوه در منزل نگهداری نکنید.

8- از حمل مواد محترقه و منفجره در جيب هايتان اجتناب کنيد. بسیاری از کودکان به دور از چشم والدین مواد را خریداری و در جیب، کیف و یا کمد نگهداری می کنند که به علت درجه آتشگیری پایین بزودی مشتعل و خسارات جانی و مالی فراوانی را ببارمی آورند. 

9- از انداختن مواد تحت فشار( مانند کپسولها ، اسپری حشره کش و ....) و وسايل شيشه ای (مانند شيشه آب، آمپول،... ) و قوطی های فلزی (مانند قوطی های اسپری و کنسرو )  به درون آتش جدا بپرهیزید؛ زیرا به علت دارا بودن خاصیت انفجاری، ذرات آن پرتاب  و باعث آسيب  می شود.

10- وجود یک کپسول خاموش کننده آتش نشانی پودری در نزدیک محوطه آتش ضروری است.

11- قبل از ترک محل روشن کردن آتش، حتما از خاموش بودن آن مطمئن شده و باقیمانده آنرا حتما توسط آب سرد کرده و جمع آوری کنید.

در صورت بروز هر گونه حریق یا حادثه، ضمن حفظ خونسردی در اسرع وقت با شماره تلفن

 

 125 

 

آتش نشانی تماس گرفته و مراتب را با ذکر نوع حادثه و نشانی دقیق اطلاع دهید.

 

بهاریه( شعر تازه ای از علی رضا پنجه ای در استقبال از عید)

 

    

عید همین روزها می آید

من برای رفتنش

آهی نخواهم کشید

  ۲۲  اسفند ۱۳۸۶

شعر تو گراف و شعر دیجیتالی

پای صحبت علی رضا پنجه ای شاعر و روزنامه نگار

گفت و گو :هوشنگ عباسی

 

مهربان و صمیمی و بی تاب . علی ر ضا پنجه ای به نسل آرمان خواه دهه ی شصت تعلق دارد، نسلی که زندگی اش را به پای آرمان های خود ریخته است. پنجه ای شاعر حرفه ای و نو گراست که از سرودن خود اندوخته ای مادی برای زندگی کسب نکرده است، او با ادبیات کلاسیک ایران بیگانه نیست، غزل هم سروده و اندوخته ای پر و پیمان از شعر کهن بوم و بر دارد ، تغزل با بن مایه های رمانتیک اجتماعی در اشعار او جایگاه ویژه ای دارد ، در این آشفته بازار نوجویی او نیز  “شعر تو گراف و شعر دیجیتالی   را به خواستاران تحولات نو در شعر معاصر هدیه داده است. در پشت قیافه ی شاداب و پر انرژی او، اندوهی سنگین وجود دارد که به­ زندگی اش عمق می بخشد ، یک نوع خود شیفتگی کودکانه در اوست که او را شلوغ و پر هیایو می نمایاند ، سکون و آرامش را در او نمی بینی ، گویی الهه ی بی تابی چون چتر بر سرش سایه انداخته است ، پنجه ای در همه ی حال شاعر است، بوی شعر را در محیط کار او می بینی ، چه زمانی که در شهرداری بود و شاعران جوان دورش حلقه زده بودند و چه زمانی که در روابط عمومی شورای شهر و کمیسیون فرهنگی سعی کرد نه به عنوان کارمند بلکه از سر آرمان خواهی در جهت گیری های فرهنگی شورا و شهرداری مانند یک سرباز فرهنگی بین نمایندگان شهری مردم و نخبگان رابطه ی تنگاتنگی ایجاد کند.به گونه ای که کمتر کسی ست که در وهله ی اول پی به این عشق نبرد، پنجه ای در سال  1340 خورشیدی از پدر و مادر ی گیلانی در ساوه دیده به هستی گشود ، پس از اخذ دیپلم برای ادامه ی تحصیل راهی آلمان غربی آن زمان شد، بعد از چند ماه به سرزمین زادبومی اش برگشت ، 22بهمن سال 59 ازدواج کرد که ثمره اش دو فرزند ، نینا که  دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته ی گرافیک است و مزدک که حقوق خوانده و در ادبیات و روزنامه نگاری جا پای پدر  گذاشته است.


پنجه ای مدتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار شد، در اسفند 1365مسوولیت صفحات شعر و ادب کادح را به عهده داشت و نخستین شماره ی ویژه ی هنر و ادبیات توسط او منتشر شد، از شماره ی دوم فصل نامه ی گیلان زمین به عنوان سردبیر و هم چنین سردبیری 20 شماره ی روزنامه ی معین را برعهده داشته است و همچنین سال ها مسوولیت سرویس ادبیات هاتف،گیلان امروز و...را که خود کارنامه ی درخشانی از نوگرایی های او در حوزه ی روزنامه نگاری ست . اشعار و مقالات او در نشریات و مجلات مختلف کشور به چاپ رسیده است ، آثار زیر تا کنون از او منتشر شده : سوگ پائیزی ( مجموعه شعر پائیز 1357 ) – همنفس سروهای جوان ( مجموعه شعر 1366 ) – برشی از ستاره ی هذیانی ( 1370 ) – آن سوی مرزباد ( 1370 ) – گزینه شعر گیلان ( نمونه اشعار و شرح حال 54 شاعر نوپرداز دهه ی شصت گیلان  1374 ) – عشق اول ( 1383 ) دو مجموعه شعر پیامبر کوچک و شب هیچ وقت نمی خوابد از او آماده ی چاپ است

 

* موقعیت کنونی شعر معاصر ایران را چگونه می بینید؟

 در قرن اخیر شعر ما مدام دستخوش نو شدن بوده است؛ روزی روزگاری دوستی که با شعر آشنایی محدودی داشت از من پرسید: آیا در سایر قاره ها – مانند اروپا و امریکا – هم نو شدن چنین روند فزاینده و شتابنده ای دارد؟ گفتم: نه خیر، آن ها دغدغه ی فقط گفتن دارند، نه چگونه گفتنی که در آن سودای صاحب سبک شدن باشد. چون ذات مدرنیزاسیون از واقعیت سرچشمه می گیرد، به گونه ای که آفرینه وقوع می یابد سپس در چالش نقد ِ منتقدان ، حقیقتش به محک و معیار ِ نسبیت ، سنجیده می شود، در حالی که در جوامعی مانند ایران که هنوز روابط تولید و ابزار آن و همچنین مناسبات زیر ساخت جامعه سنتی برآمده از ذهنیتی فئودالیستی است چنین جامعه ای در مقابل جهان مدرن مظاهری دو زیستی دارد ، یعنی فئودالیسم و مناسبات آن حاکم بر ذهنیت کثیر است،اما حقیقت جوامع پیشرفته همواره دغدغه ی اصلی اقشار مرتبط با محافل روشنفکری به فرماسیون نوین و مناسبات مسلط بر جوامع مدرن نگاهی حسرت زده دارد ، در واقع چنین جوامعی در حوزه ی تعریف  " دوران " نمی گنجد و بیشترینه ی مناسبات  آن در تعریف جوامع  "کاستی "  می گنجد . بنابراین گسست مسلط در " خاستگاه " ، در مقابل " خواستگاه " بسیاری از ناهنجاری های موجود را رقم می زند ، اینجا دقیقا نقطه ی افتراق بین روشنفکر و توده های مردم ترسیم می شود، موضوعی که بیشترینه ی مناسبات قرن اخیر را باید در بررسی آسیب شناسی و تامل و تمرکز بر این نقطه – افتراق- مورد چالش قرار داد. بسیاری از مناسباتی که در چنین جوامعی باعث سوء رفتار های اجتماعی می شود از همین آسیب شناسی تبعیت دارند. بچه ی پاپتی که هزینه ی تحصیلش توسط خانواده در دوره ابتدایی به زور تامین شده – خاستگاه اجتماعی اش – می خواهد در آینده دکتر شود – خواستگاه اجتماعی اش – بی آن که به ساز و کارهای نه استثناء که قاعده ی چنین جوامعی واقف باشد با آرزوی خود زندگی می کند و می انگارد یارای رقابت با پسر فلان متمول را در یادگیری درس هایی که برای پذیرش در کنکور نیازمند کلاس های خصوصی ست دارد ، البته نمونه ی یاد شده در قاعده قابلیت تاویل دارد و گرنه استثناء همیشه کنار قاعده همزیستی مسالمت آمیزی داشته ؛ از خواص آحاد جامعه ی  عقب مانده بلند پروازی ست  ، بی آن که به روابط مسلط جوامعی چنین تامل داشته باشد. اینجاست که واقعیا ت زندگی ناگزیر است جامه ای گشاد از حقیقت به تن کند.بنابر این شعر ما نیز نمی تواند جدای از این آسیب شناسی مورد چالش قرار گیرد. ناکامی عاید ی همواره ی جوامع عقب نگه داشته شده است ، هم از این رو همه می خواهند نیما و هدایت شوند  و به مراتب پایین تر رضایت نمی دهند. البته بسیاری از استعدادها در این میان به هرز می روند مانند بسیاری از استعداد های کهنه پرستان که نو گرایی را به هر شکلش بدقواره می یابند ، آن ها نیز آن قدر برای دیگر گفتن تلاش می کنند که « گفتن» از یادشان می رود ، این در جایگاهی ست که آفرینش گران جهان ِ مدرن در کار آفرینش به طور مضاعف و مستمر  پیشرفت دارند.

شعر ما پس از نیما دستخوش دگردیسی متعدد و متنوع  شده است. نیما در مقابل شعر قدمایی نه تنها به قافیه درای و زنگی دیگر بخشید و تساوی مصاریع را به هم ریخت ، بلکه جهان بینی شعر را در جهت پرداختن به مناسبات معاصر هدایت کرد . پس از او شعر آزاد که به غلط « سپید» نامیده شد شکل گرفت، یعنی همان شعر منثور که شاخص آن را در طرز شاملویی می توان پی جست، سپس موج نو، شعر حجم، شعر ناب، موج سوم، شعر گفتار، شعر حرکت، شعر دهه ی هفتاد، شعر توگراف ، شعر دیجیتالی که  دو مورد اخیر از زمره نحله هایی ست که توسط مصاحبه شونده تعرفه و پیشنهاد شده – از دیگر طرزهایی بوده اند که پس از  شعر نیمایی قابلیت طرح یافته اند. بنابراین ما در تقسیم بندی شعر: شعر قدمایی، شعر نیمایی و شعر آزاد را می توانیم در نظر گیریم، البته یک طرز دیگر هم به عنوان شعر نو قدمایی مطرح است که غالبا گروندگان به آن یا در قالب قدمایی محتوای نو می ریزند یا در شکل نو محتوای کهنه؛ که البته وجه اول مرسوم تر است و عمده ترین تسری دهندگان آن سیمین بهبهانی ، زنده یاد حسین منزوی، محمد علی بهمنی و تعداد کثیری از  دانشجویان شاعر ...هستند. و اما شعر معاصر ایران رفته رفته از آفت نگاه یک سو نگر ایدئولوژیک دارد خود را دور می کند ، نگاه شعر از تاثیر عینیت ( ابژه) به تاثیر ذهنییت (سوبژه) دارد تغییر می یابد. نفوذ عناصر تکنولوژیک چون اینترنت امکان بهره وری از مطالعات آکادمیک را خانگی کرده، دیگر باید در بخش یادگیری ، کلاس های درس را به  موزه ها بسپاریم و پای رایانه هایمان به فراگیری بپردازیم.

دنیا خیلی زود بدل به دهکده ی جهانی شده است ، شعر و یا هر مقوله ی دیگر تحت تاثیر این فرآیند باید برای خود جامه ی نو دست و پا کند و گرنه از قافله پس می افتد.

شعر ایران به واسطه ی اینکه ، ایرا ن جایگاه بزرگی در مناسبات دنیا ندارد و زبانش برای یادگیری سخت است با این همه زبانها و گویش های متنوع و خُرد ، جایگاه ویژه ای در بخش ترجمه ندارد ، خاصه آن که برخورداری از انواع فرهنگ ها شعر ما را به لحاظ ترجمه غیر قابل دسترس می کند، مگر آن دسته از شعرها که عاری از این موانع هستند و ترجمه پذیر: منظورم شعرهای غیر زبان محور، تصویر گرا و محتوایی ست .       

 

ادامه نوشته

انتشار  دومین شماره ی ویژه ی فرهنگ، هنر و ادبیات گیله  ­وا

 دومین ویژه ی فرهنگ، هنر وادبیات گیله  ­وا به ­همت  خانه ­ی فرهنگ گیلان و سردبیری علیر ضا پنجه ای و با همکاری اعضای تحریریه فرامرز طالبی، بهزاد موسایی و مزدک پنجه ای  نیمه دوم اسفند منتشر می شود.

این ویژه ­نامه که تاریخ نوروز 87 را دارد به ­دلیل پاره ­ا ی مشکلات با تاخیر مواجه شد،  چهره ­ی  هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه) اثر محسن نعمت خواه را بر  روی جلد خود دارد. در این شماره آثار پر و پیمانی با  عناوین زیر  به چاپ رسیده است .گزارشی از پرس و گوی علی رضا پنجه ای با سایه ، دیداری دور با پرویز شاپور نوشته ­ی  بیژن اسدی پور، پرس و گوی ایونا نویسکا با بهمن رجبی در باره ­ی موسیقی و تنبک. مزدک پنجه ای با کوهستانی در باره ­ی نمایشنامه نویسی و تیاتر. در باره ی زندگی نامه­  و نقاشی های  فریدا کالو نوشته ی  کتوفون وابرر ترجمه ی مهین صدری و کاتا موزر - به ­مناسبت 100 سالگی اش - ، نقد و نظر­هایی از باباچاهی،طیاری،معتقدی،خواجات رضا قنبری، داریوش  معمار ؛عکس هایی از سید حسن حدایقی، شعر و داستان از:بهبهانی،سید علی صالحی، کامبیز صدیقی، خاوری نجدی، غنی نژاد اکسیر، بنی مجیدی،سلحشور، پیمان  نوری، حسین فاضلی، اسماعییل حبیبی، مازیار نیستانی، آرش نصرت الهی، مهدی مرادی، مهناز یوسفی، معصومه اکبری، هالینو پوشویا نوسکا با ترجمه ی علیرضا دولتشاهی و ایونا نویسکا و مهکامه رحیم زاده، مجید روانجو، هادی جامعی و بهاره اله بخش ، تازه های کتاب ، کارکرد خانه ی فرهنگ ،سرمقاله و یادداشت مدیر مسوول .

شایان ذکر است این نشریه 60 صفحه و 1500 تومان قیمت دارد.

هتک حرمت شاعران دعوت شده از سوی اداره ارشاد نوشهر

 
 
پایگاه خبری و  اطلاع رسانی گیلنا
  پنجشنبه 2 اسفند1386
 
اداره ارشاد نوشهر در حمایت از کاندیدای مجلس به نام آقای م.... اقدام به برگزاری نخستین همایش شعر شاعران شمال کشور ( گلستان ، گیلان و مازندران ) نمود.
علیرضا پنجه ای شاعر معاصر با اعلام این خبر افزود :  قرار بود به هر داور 5/1 سکه و هزینه رفت و برگشت ایشان چه با هواپیما و چه خودرو شخصی در بستی پرداخت شود و هزینه شاعران مدعو هم چنین ، گفتند مشکلات داریم و به سه نفر اول تیم سکه و سه نفر دوم ربع سکه هدیه می کنیم .
 وی اضافه کرد : اما در آخر جشنواره به داوران که به جز داوري آثار چهارصد شاعر هزینه ی رفت و برگشت با خودرو شخصی در بستی را هم متحمل شده بودند ، هر یک به ایراد سخنرانی و گزارش پیرامون روند ادبیات شعر حدود یک ساعت پرداختند تنها یک ربع سکه هدیه کردند و به سه نفر دوم هم ریالی نه سکه و نه هزینه رفت و برگشت بهشان را ندادند و زیر قولشان زدند. علیرضا پنجه ای افزود : کمدی اجرا شده آنجا تبدیل به تراژدی شد که پس از اتمام مراسم اختتامیه از اسکان و شام شاعران (حدود 20 نفر) امتناع کردند و چون محل اقامت 20 کیلومتر از شهر دور بود دختران و پسران شاعر با اندکی پول باقی مانده در جیب آواره و تا نیمه هاي شب کنار جاده به سر بردند و منویات غیر انسانی اهل سیاست و مجلس رفتن این بار به صورت عریان چهره ي پلید و ماکیاولی بسیاری از این دست نامزدان مجلس را نمایان کرد .
شاعر معاصر اضافه کرد :  بدین وسیله به عنوان داور جشنواره مراتب انزجار خود را از اعمال غیر انسانی و غیر اسلامی اداره ارشاد نوشهر اعلام می دارد و خواستار رسیدگی به این مهم که توسط آن با آبروی نظام بازی شده و آن هم توسط فرهنگسازان کشور هستم .
از داور دیگر جشنواره شنیدیم . یکی از دختران شاعر که به سرطان خون مبتلابود ، ریالی پول نداشت و طی تماس با داور جشنواره که از سر اجبار در چالوس به سر ميبرد تماس گرفته شد که فلان شاعر سرطانی کنار جاده دارد می لرزد و ریالی هم ندارد ، داور دیگر جشنواره می گوید كه تاکسی تلفنی بگیرد و خودت را به چالوس نشانی دوست خانواده ام برسان دخترک آمده ، داور هزینه تاکسی تلفنی را می دهد ، خانواده چالوسي به دخترک بیمار که مدام می لرزید پناه دادند . صبح به هزینه داور مراتب رجعت شاعر جوان به ساری فراهم می شود !
 
 
 بيانيه هیات داوران
 
  نام ، نام تو
 بخش شعر آزاد
هیات داوران جشنواره ی ادبیات نقطه سر مرز در بخش شعر آزاد ، افتخار آن را داشته تا از میان چهار صد اثر ارسالی به دبیر خانه ی جشنواره ، شش اثر را در دو فصل برتر و برگزیده و همچنین یک اثر را به عنوان شایسته ی تقدیر تشخیص دهد .
پیش ازآن که به اعلام نتایج حاصله از بحث و تبادل نظر و بررسی آفرینه های شعری بپردازیم . نکاتی چند پیرامون این دوره از جشنواره را حائز اهمیت دانسته که به شرح زیر از نظرتان می گذرد .
هیات داوران بر این مهم واقفند که از میان همه ی ظرفیت های موجود شعر سه استان شمالی ( گلستان ، مازندران ،گیلان) به داوری ننشسته اند ، بلکه تنها حیطه ی داوری ها محدود به آفرینه های ارسالی شما عزیزان و دوستانتان بوده است ، چه بسا علی رغم زحمات بسیار مسوولان ذی ربط و خاصه دوستان دبیرخانه ، اگر در امر اصلاع رسانی مساعی بیشتری می شد ، طیف های گونه گون تر و مبتلا به آن از لحاظ کمی و کیفی آثار دیگری مورد داوری قرار می گرفت .
هیات داوران معتقد است شعر شمال کشور که در دهه های مختلف چهره های برجسته ، محضر و تاثیر گذاری به ادبیات شعری معرفی نموده می باید بیش از این از ذخایر کیفی برخوردار باشد ، متاسفانه غالب آفرینه ها بیانگر نفوذ تئوری های شعری مظاهر از شعر بستگی به عوامل متعددی دارد که تنها مجذوب ظاهر پر فریب برخی از این گرایش ها شدن راهی به جز ترکستان برای رهروان جوان در پی نخواهد داشت تفکیک سره از ناسره نیز در گرو شناخت اصولی شاعران از کاخ بلند مرتبه ی ادبیات منثور و منظوم فارسی و ... در جریانات مدرن صد ساله ی اخیر شعر دنياست .
هیات داوران اعتقاد دارد جشنواره ها تنها نقش برتاباندن آینه وار وضعیت شعر معاصر را جوانان بر عهده دارند و تکیه کردن پر آفرینه های مطرح شده در این گونه جشنواره ها نمی تواند به تنهایی نقش الگو سازی را ایفاء کند .
هم از این رو سفارش اکید می شود جوانان عزیز از سر چشمه ها تغذیه کنند و با تامل و تدقیق و برخورداری از ارایه طریق پيشكسوتان دلسوز ادبیات شعری در این حیطه گام بردارند و سفارش نیمایی بزرگ را از یاد نبرند که « آن که می دارد تیمار مرا / کار من است » .
 
 
 
اعلام نتایج
فصل اول به نظرات برتر بدون در نظرگیری تقدم و تاخر
1- آقای میثم ریاحی با شعر « قدیمی های حالا ماه » از استان گلستان به واسطه ی برخورداری از عناصر عاطفی در ظرفیت های مدرن
2- آقای اسماعیل مهران فر با شعرهای « حالا سیاهکل بزرگ شده» و « هی به خوابم دامن نزن» از استان گیلان به واسطه ی رعایت تناسب در محور طولی و عمودی و ترسیم مظاهر زادبومی با رویکرداجتماعی و کاربرد صحیح عناصر زبانی.
3- آقای شعبان بالا خیلی با شعر « طرح» از استان گلستان به واسطه ی تناسب اجرای شعر ، رعایت ایجاز و ارایه ی الگوی موفق برای شعر کوتاه با لحاظ نمودن عناصر زیبایی شناسیک شعری
فصل دوم : نفرات برگزیده بدون در نظرگیری تقدم و تاخر.
1-به آقای محمد پرحلم با شعر«گردنه ي حيران» « از استان گیلان به واسطه ی بهره گیری از عناصر زاد بومی و عناصر شعری در ساختی منسجم.
2-سرکار خانم آرزو موسی نژاد با شعرهای «بندرخت » و «سلام مادر» از استان مازندران به واسطه ی رعایت ساختار و ایجاد تناسب عناصر بینامتني در فضاهای مدرن زبانی
3-به آقاي رسول رستمی با شعر « یک روز اتفاق می افتد» از استان مازندان به واسطه ی ایجاد تصاویر بکر و کاربرد نمادهاي  با طراوت در شعر
 
*ضمناًَ آقای علی قاسمیان با شعر « سرودی برای او  که زیر آوار مانده» برای زلزله بم از استان گلستان به واسطه ی ایجاد فضاهای حسي و عاطفی و انسانی در ساختاری در خور از نظر هیات داوران شایسته ی تقدير شناخته شد.