خیابان زندگی، چامکی جدید از :علیرضا پنجهیی
بیایید _وقت کم است _جمع کنیم مردههای هم را
از کف خیابان زندگی
سخت است
اینکه باور کنیم
ما همه جنازههای روی دست همایم
۱۸ دی ۱۴۰۳
علیرضا پنجهیی
Alireza panjeei
بیایید _وقت کم است _جمع کنیم مردههای هم را
از کف خیابان زندگی
سخت است
اینکه باور کنیم
ما همه جنازههای روی دست همایم
۱۸ دی ۱۴۰۳
علیرضا پنجهیی
Alireza panjeei
چرا که
عشق خود رستگاریست
و عاشق...
راگتسر👉
۱۵ اسپند ۱۴۰۲
#علی_رضا_پنجه_یی
خانوم خرگوشه!
با ما بگو
وقتی که توپ سال نواَت ترکید
آرزوهای سال به سال دریغ از پارسال ما هم آیا
از کلاه شعبدهات
بیرون خواهد جهید؟
۲۹ اسپند ۱۴۰۱
علیرضا پنجهیی
www.panjeei.ir
چامک #چامه #شعرنوروزی
#سال_خرگوش #نوروز۱۴۰۲
#علی_رضا_پنجه_یی
#علی_رضا_پنجه_ای
#افغانیستان_عشق❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#ایران #تاجیکیستان #رشت #گیلان
#iran #afghanistan #tajikistan #azarbaycan #poetry #Instagram
https://www.instagram.com/p/CqAPeMkKjIu/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
" />همهی آبهایِ از تو
همهی آبهای از تو نیستند
من آن افتاده
گوشهی غاری
دورمانده
از جزیرهی 《جهان》م
۱۴ اسپند ۱۴۰۱
علیرضا پنجهیی
چامک
همهی ما
قسمتی از آن همهایم
از ما
تنها
افتاده جدا
از آنهمه ما
۹ اسپند ۱۴۰۱
علیرضا پنجهیی
Alireza panjeei
مرگ در سه حرف نمیگنجد
بااین همه
از حرفهای زندگیست
هرطاخ👉
۱۰ آذر ۱۴۰۱
#علی_رضا_پنجه_یی
#چامک_چیستان یا #چیستانه
در وصف مرگ، شان نزول چامک: نهبود فریدون فخرایی پسر دایی پدر
کجای اینهمه باران در تو مقدر شد
بگذار این آسمان سیلکوب ببارد
غمها آنقدر بزرگ شدهاند
که در شمار نمیآیند
۵ آبان ۱۴۰۱
علیرضا پنجهیی
هیچ بهشتی طول نمیکشد
و نهمیعرضد
به کردارِ آدمی
علیرضا پنجهیی
احساس با توییدن
و از تو فاصلهها از به من غریبتر
علیرضا پنجهیی
آمین
پرندهی بهشت!
آمین!
علیرضا پنجهیی
چامک
میخواهم از زمستان پالتوات
گذر کنم
علیرضا پنجهیی
بهار وطن من است
و پاییز زادگاهم
من ساکن زمستان از تو سوختنم
علیرضا پنجهیی
https://s6.uupload.ir/files/img_20220704_110914_700_fue3.jpg
دو چامک از صیدنظر لطفی بهنقل از گروه تلگرامی چامکاندیشان:
صبح است
صدای پای خورشید می اید
نفس کشیدن دارد
هوای تو
#صیدنظرلطفے
#چامک
مهر آمد
برگ برگ
به پایت می ریزیم
من و پاییز
#صیدنظرلطفے(صابر)
#چامک
________________________________________
کارگاه چامک: هر دو چامک چامکاندیش صیدنظر لطفی توان #چامک_چیستانه یا همان ( #چیستانه ) شدن دارد کافیست در پایان چنین عمل کند اگرچه خود چامک این کلمه را در ذهن تداعی میکند اما بهمنظور اشاعهی ظرفیت #چامک_چیستانه یا در صورتها و ساحتهای دیگر #چامک_چهارگوشه یا #چامک_گردونه یا #چامک_چرخانهیا #چامک_رنگیا #چامک_پستال و #چامک_نگاره میتوان به نیت فراوانی بخشی به این امکان و پتانسیل در اکنون زمان، گاه چامکها را در این بسترهای پیشنهادی سامان داد ؛ اکنون چامک را در بستر پیشنهادی #چامک چیستانه ببینیم:
صبح است
صدای پای خورشید می اید
نفس کشیدن دارد
هوای تو
یدازآ👉
از آرایههای کهن چامه آرایههای نوبنیاد خلق کنیم ناگفته پیداست زمانی این مهم رخت عمل میپوشد که همهی این میل به نوآوری درونیمان شود. نیز به نوشتههامان در چهارچوب رتوریک(دانش زیباآفرینی در سخن)و گسترش آن درگسترای دیداری مدام افزوده و نو از نو و پرهیز از متونی که باری به هر جهت است و امکان نوشتناش برای بسیاریست، چامک چشمانتظار سختگیری شماست به خود.
خود من به متنهایم بسیار سختگیرم، در واقع متن برای گرامیداشت نزد من باید بتواند خود را به من اثبات کند.
و پیشنهاد برای چامک دیگر:
برگ برگ
به پایات می
ری
ز
یم
من و پا
ی
ی
ز
___
رهم👉
■□■
#صیدنظرلطفے(صابر)
#چامک_چیستان ( #چیستانه )
#کارگاه_چامک
اول مهر ۱۴۰۱ ایران، رشت
#علی_رضا_پنجه_یی
#چیستانه
دیگر نهرو
کنون که میروی چنین چالاک
دیگر نهرو
ییایورهللادی👉
۲۴ شهریور ۱۴۰۱_رشت
علیرضا پنجهیی
#چامک_چیستان / #چیستانه
#چامک_بیتا
علیرضا پنجهای:
در پاسخ به نگرانی چامکاندیش چامک نگار سرکار خانم قلاوند.
تا متنی خودش را در بالا نکشیده ، نقد ندارد که، نقد جفاست به هم منتقد، هم آن صاحب متن. در چنین مواقعی نوآموزان فقط متنهایی برای چامک را بخوانند و انواع چامک را تا ذهنشان درست تربیت شود . چامک نیازمند سیاهی لشکر نیست اهل ارفاق و لایک نیست. چامک سختگیر است چون ما با تکثر متن مواجهایم و وازدهگی و دلزدهگی نسبت به حتا متنهای در حد شاهکار روا شده از بس متنهای هچلهفت و باری به هرجهت فراوان شده. یک تکه جواهر در میان کوه سنگریزه گم میشود. همین امر در انتشار کتاب و جاگرفتنشان در قفسهها سبب شده یک مخاطب ادبیات برای دقایقی که وقت میگذارد به نیت هدیه کتاب برای یک دوست ، این مهم برای او وقتگیر و گاه غیر ممکن مینماید. ادبیات نیازمند سختگیریست نه به رویهی دراویش دستگیری( معاضدت). چند چامکاندیش چامکساز بر سیاهی لشکر میچربد. مگر من نمیتوانم فالور بیفزایم، یعنی سیاهی لشکر؟ در واقع تعداد مخاطب جدی من محدود است، باقی همان به سیاهیلشکر نزدیکترند.!
چامکنگاران شایسته است خود را به صف نخبگان نزدیک کنند و این مهم شدنی نیست مگر با ریاضت و عرقریزان روح و غوطهوری در ژرفنا و مطالعهی درست.
۱۱ شهریور ۱۴۰۱
علیرضا پنجهیی
یادداشت ۲
سپاس از سرکار خانم قلاوند، دکتر مسلمی و یکایک دوستان مدیر اکانتها ، گروهها و کانالهایی که تحت نام چامک در فضای مجازی فعالیت دارند. همهی چامکاندیشان چامکساز، دوستان! قصد چامک، تاربخسازیست و تحول ، و ارتقا بخشیدن به جایگاه چامکاندیشان . قصد ما نه کسب درآمد نه شهرتافزایی و نه چیز دیگر است. تمام تلاش ما سربازان ادبیات هزینه از ذهن و زبان و جان و عمر خویش است برای برتافتن پنهانههای زبان ملی و رسمی این زادبوم گربهسان در چامک! مصداق همان کلام لسانالغیب حافظ شیرازیست که گوید:ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم_ از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم.
بنابراین خود را آمادهی پرواز کنیم. ادبیات دمبال چهره نیست، چهرهها دمبال ادبیات روانهاند، ، برای عمر و وقت خودمان احترام قایل شویم، اگر نتوانستیم خودمان را به قلهی چامک برسانیم اشکالی ندارد هر نقطه از دامنهی این کوه قلهی ماست همانجا با افتخار بهایستیم و از اوجگرفتن همرهان لذت بریم همهی تلاش ما افزودن بر تعداد فاتحان قله است. بی که از ارزش همرهان دیگر کاسته شود. سخت بگیریم به هم تا چامک فربه و جاودانه شود و مگر افتخاری بالاتر از این هست که آیندهگان بدانند هر یک از ما چه اندازه نقش در تثبیت چامک در تاریخ ادبیات داشتهایم؟
#چالش
۱۱شهریور ۱۴۰۱
#علی_رضا_پنجه_یی
@ar_panjeei
www.panjeei.ir
#کارگاه_چامک
#گویه
#چامک
چامک، اشارهای و نگاهی!
گویه:
چامک از شما میطلبد تا به بهانهی مدیریت در وجه اتمیک، واژهها را درونی نشده، مهندسی نکنید؛ اکسیر چامک در هیات گوهر بر انگشتری اگر نقشبند جلوهگر شود، نیاز به شرح کشاف ندارد؛ این تغنی و بینیازی توسط کلیدواژهها به مثابهی نشانه در بینامتنیت آن مستور است. در واقع نیاز نیست کوه فیروزه را به دوش کشیم چه را که خود همان قطعه از فیروزه کافیست که صیقلی مییابد و نقشبند انگشتری میشود؛ اینکه با جاگیری انگشتر بر انگشت از طریق دست آدمی به اشارت هزار نکتهی باریکتر ز موی با تو سخن دارد، یعنی که به دور دست نگاه! و تو خود خواهی خواند از این دست انگشت و انگشتری و فیروزه را در یک دم و آن که خود آن لحظه حدیث مفصل است زین مجمل!
اول شهریور ۱۴۰۱
#علی_رضا_پنجه_یی
#کارگاه_چامک
چامک، اشارهای و نگاهی!
گویه:
چامک از شما میطلبد تا به بهانهی مدیریت در وجه اتمیک، واژهها را درونی نشده، مهندسی نکنید؛ اکسیر چامک در هیات گوهر بر انگشتری اگر نقشبند جلوهگر شود، نیاز به شرح کشاف ندارد؛ این تغنی و بینیازی توسط کلیدواژهها به مثابهی نشانه در بینامتنیت آن مستور است. در واقع نیاز نیست کوه فیروزه را به دوش کشیم چه را که خود همان قطعه از فیروزه کافیست که صیقلی مییابد و نقشبند انگشتری میشود؛ اینکه با جاگیری انگشتر بر انگشت از طریق دست آدمی به اشارت هزار نکتهی باریکتر ز موی با تو سخن دارد، یعنی که به دور دست نگاه! و تو خود خواهی خواند از این دست انگشت و انگشتری و فیروزه را در یک دم و آن که خود آن لحظه حدیث مفصل است زین مجمل!
اول شهریور ۱۴۰۱
#علی_رضا_پنجه_یی
#کارگاه_چامک
چیستانه
صاف نهمیشود
دلی که
زخم برداشته هی!
____________
ترشیت👉
۳۱ امرداد۱۴۰۱
#علیرضا پنجهیی
چامه (شعر): بیان وضعیتی باژگونه و پارادوکسیکال است از امر واقع و گاه دیگرنمودن و دیگرنگاری و دیگرنویسی. این تصویر به تنهایی هم بیانگر بینامتنیتی و بزنگاهیست که ما در #چامه و #چامک روانهی آنیم.
#کارگاه_چامک
#علی_رضا_پنجه_یی
۳۱ امرداد ۱۴۰۱
#چامک_نگاره
#شعرپستال
#چیستانه #چامک_چیستان
#علی_رضا_پنجه_ای
@alireza_panjehee #iran
#afghanistan #gilan #Gilan #tajikistan #uzbekistan #rasht #saveh #save #tatoo #interiordesign #instagram
پرسش و پاسخهای چامکانه:
دربارهی بهکار گرفتن واژههای کهن و باستانی
دکتر نادر مسلمی:
در بارهی کاربرد واژهها و اصطلاحات غربی که قبلا پرسیدم فرمودید: «در چامه و چامک همهی هنجارها توان ناهنجار شدن و تمام ناهنجاریها توان هنجار شدن دارند بهشرط آنکه به خدمت ساختار آفرینه آیند و مانع تعالی آفرینه به اثر نشوند.» اکنون دربارهی بهکار گرفتن واژههای کهن و باستانی در چامک نظرتان چیست، آیا به کارگیری آنها هم جایز است؟
.
علیرضا پنجهیی:
یکی از دلمشغولیهای چامهاندیشان چامهساز آرکائیسم یا همان باستانگرایی است، چامههای احمدشاملو و مهدی اخوان ثالث در این خصوص بسامد و فراوانی قابل ملاحظهای داشته است، بنابراین اگر چامهساز در چامه و یا چامکی لزوم کارکرد آرکائیک احساس کرد، بهشرط آنکه در ساختار چامه یا چامک بهدرستی بنشیند و منجر به نوزایی شود، قبحی که به همراه ندارد بل، زهی جای توفیق! چنانکه فراجاه《 فرخی سیستانی》 در سدهی پنجم قمری فرموده: فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر_ سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر.
در واقع در چامهسازی بین آرکائیسم و میل به دیرینهگرایی با بهکارگیری واژگان و نظام نخنما شدهی آرایههای مکرر و مستعمل فرق، کیفیست، کارکرد عناصر چامهسازی بهصورت مستعمل جز سد سدید استعداد حاصلی بهبار نخواهد آورد. اما اگر کارکرد آرکائیک واژهها فضای نوآورانه رقم زند ، هیچ اشکالی ندارد. اگر چه چامهساز را بشایست که از ظرفیتها و عناصر زبانی ،نحوی و زیباییشناسانهی روزگار خویش بهره برد و با پرشدگی از امکانات آنها، به نوگرایی اراده نماید. همازاینرو کاربرد گویشها نیز در زبان اصلی هیچ منعی نهدارد. بلکه بر امر نو خواهد افزود. نو از نو! این مهم از اهداف راهبردی ما در حیطهی ادبیات است .
ذات استعلایی اثر در وجه صیرورت آن بر 《بسط》 بنا شده و نه بر 《قبض》_البته در وجه کیفی_، ورنه در کمیت هم چامه و هم چامک ذاتن گشادهدستی نشان نهمیدهند. خست _بهویژه _جزو ژنوم و وجه بارز چامک است، هم از این سبب در چوناین بزنگاهی چامکساز را شایسته آن به که توان مدیریت در مهندسی چامه یا چامک از خود بنمایانند. بین《 آفرینه》 و《 اثر》 میتوان تفاوت پر رنگی ، پی نهاد؛ چهرا که هر 《آفرینه》 اثر نیست، اما هر اثری یک آفرینه است. میتوان گفت چه خوش آن زمان که هر عزمی در کارگاه ذهن ما معطوف به پدیدآوری اثر باشد.
ناگفته نماند که یکی از نکات آسیبشناسانهی چامهی امروز، که چامک هم مشمول آن است اشباع و وازدهگی مخاطبان ادبیات امروز نسبت به انواع آفرینهها و کثرت پراکنش آنهاست. تربیت ذهن موثر در پی تاثیر اثر شکل میگیرد ولاغیر. بنابراین باید نوآورانه در تببین و تشریح ظرفیتهای نو در آفرینههایی که قابلیت اثر شدن دارند _نیز_ کوشید.
نظام آرایههای گذشتگان اگر چه منبعی غنی برای ماست اما ما سربازان ادبیات نهباید صرفن از آن منابع تغذیه شویم، ضمن برخورداری و سرشاری از آن منبع غنی، باید بر غنای روزآمد آن نیز مجدانه بهافزاییم. ادبیات کهن ما برای ساز و کارهای خود از آرایهها یا همان صنایع بلاغی رایج زمان خود بهره بردهاست، اما بر ماست که ضمن سرشاری از آن بر اساس عناصر زمان خود، فکر افزودن بر آن آرایهها با خلق نظام نوین آرایههای مختص زمانه و تاریخ هستن خود باشیم. این رسمی نکوست در زندگی اغلب موجودات هستی. بهمورچهها نگاه کنیم مدام در کارند و عاقبت اندیش. ادبیاتی که نوزایی نهداشته باشد ادبیات مردهاست مانند مردابی که آیندهاش جز باطلاق نیست اما ما رودیم، رودادرود! هم از این رو ماهیتن به پیش رو روانهایم
علیرضا پنجهیی
۳۱ امرداد ۱۴۰۱
پرسش و پاسخ چامکانه از
علیرضا پنجهای واضع چامک
فرق دلنوشته و چامک
ليلا قلاوند: آیا میتوان دلنوشته را هم جزء 《چامک》های عوام محسوب كرد؟ اگر غیر این است لطفا راهنمایی کنید.
علیرضا پنجهیی: دلنوشته نامش رویش هست، دل نوشته! همچنان که《 گویه》که یک پیام کوتاه است به نثر و نمیتواند 《چامک》 محسوب شود، بنابراین 《دلنوشته》را حتا نمیتوان 《چامک عام》نامید. 《دلنوشته 》پیام دل است. در فرهنگ 《گیلان 》 بر اساس شفاهیات مرسوم نزد قدما مجازن به آن 《دیلهحرف》 گویند و در فرهنگ 《طالش》به آن 《دیله لوئه》 اطلاق میشود. 《دلنوشته》ماهیتن بر آمده از احساسات نخنماست، اما شما 《رباعی 》《خیام》 و 《تک بیت》 《بیدل》 و 《صائب》 را نیز میتوانید 《چامک عام》 (همهگانی) قدمایی بخوانیدش، 《دلنوشته》 فقط در قواره و اندازهی متعارفش با 《چامک》 وجه مشترک دارد. اما اصطلاحن ممکن است افراد یک متن کوتاه منظوم یا منثور را بدون در نظرگیری عیار نخبهگی 《چامک》 گویند. اگر چه در یک گروهبندی دانشمحور، 《دلنوشته》 ،《دلنوشته》 است و نه چامک!
البته برخی از متونی که 《دلنوشته 》خطاب میشوند گاه از سطح دلنوشته کیفیتر بر آمده و خود را در حد 《چامک عام》 ارتقا میدهند، بنابراین 《دلنوشته》نویسان میتوانند با کسب مهارتهای چامکانه خود را از سطح 《دلنوشتهنویس》 به سطح نویسندهی《چامک عام》 و یا در سطح استعلایی به 《چامک خاص》 ارتقا دهند. اما در کلیت 《دلنوشته》 به متونی احساسی و عاطفی گفته میشود که آموختههای حرفهیی در آن کمترین نقش را دارد.
امرداد۱۴۰۱
#کارگاه_چامک
پرسش دکتر نادر مسلمی از علیرضا پنجهای واضع چامک
پرسشگر:دکتر نادر مسلمی چامکساز:
در برخی اشعار امروزی خصوصاً چامکها دیده میشود که از اصطلاحات و واژههای غربی استفاده میشود، آیا چنین کاری مورد قبول و پسند هست یا نه؟
علیرضا پنجهیی:
در چامه و چامک همهی هنجارها توان ناهنجار شدن و تمام ناهنجاریها توان هنجار شدن دارند بهشرط آنکه به خدمت ساختار آفرینه آیند و مانع تعالی آفرینه به اثر نشوند.
حتا قواعد بازی در داستان من نسبت به چامهام ممکن است متفاوت باشد.
۲۴ امرداد ۱۴۰۱
#کارگاه_چامک
علیرضا پنجهیی در گفت وگو با 《آرمان ملی》:
نقد برآیند فلسفیدن است
*گفت و شنید با علیرضا پنجهیی* دکتر نادر مسلمی(دکترای ادبیات فارسی، شاعر، ترانهسرا و خوشنویس):
روزنامهی آرمان ملی، ۵ امرداد ۱۴۰۱، ص ۷:
■دکتر نادر مسلمی،آیا چامک یک شعر روایی است، یعنی روایتی است که راوی نقل می کند؟
■چامک در وضعیت خاص و عام یعنی چه؟
نامه
از من به منی که بودم
خداحافظ
۲۵ اسپند ۱۴۰۰
تهران، بهارشیراز
علیرضا پنجهای
رشت ِ من
بیتو هرگزم!...
۱۶ اسپند۱۴۰۰
#علیرضا پنجهای
می...روم
که
نهبمیرم
۱۷ اسپند۱۴۰۰
#علیرضا پنجهای