یادداشت علی‌رضا پنجه‌یی برای همشهری آنلاین در دفاع از آمدن پیکر هوشنگ ابتهاج (سایه) به ایران و تدفین

یادداشت علی‌رضا پنجه‌یی برای همشهری آنلاین در خصوص دستاوردهای تشییع و تدفین پیکر سایه در رشت
همشهری انلاین ۳ شهریور ۱۴۰۱:نسخه‌ی اصلی یادداشت: در علم سیاست، مرغ یک پا ندارد،گاه هزارپاست. تحلیل مشخص از شرایط مشخص داشته باشیم، شخصیت‌هایی در تاریخ هستند که بزرگی‌شان از تحلیل‌های سیاسی من و ما که اغلب برآمده از یکسویه‌نگری‌هایی از سر خشم و نفرت است گذشته از برحق بودن باورهای من و شما شانیت برخی شخصیت‌ها بزرگ‌تر از این قیل و قال و اتمسفر جامعه‌ی دو قطبی است.
تدفین پیکر سایه بیش از انتفاع و زیان برای هسته‌ی‌سخت قدرت و یا این و آن نحله‌ی فکری و یا فردی یک امتیاز بزرگ برای فرهنگ و گردش‌گری ست.
من در این ماه‌ها هم‌خوابه‌ی مرگ بوده‌ام ، بی که ابتلایم به دردی بزرگ تحت اراده‌ی من باشد، این دوران برزخی اما یک حسن بزرگ برایم داشت این‌که هر چه من بخواهم لزومن همان نخواهد شد، این‌که گاه یک حادثه‌ی کوچک جانی یا مالی همه‌ی معادلات زندگی‌ات را به هم بزند. این‌که امر مطلق و قطعیت یک شوخی‌ست. این‌که حقیقت اگر در دسترس می‌بود آن‌قدر دست‌مالی می‌شد که دیگر از قداستش ذره‌ای باقی نمی‌ماند، با این همه نیک می‌دانم نسل آتی بری از مباحث این زمانی ما حق را به آن‌دسته از عزیزان می‌دهند که راضی به آرام گرفتن پیکر شاعر در زادبومش شدند. چه‌را که صنعت توریسم هر روز، در حال توسعه است و گردش‌گری به‌مثابه‌ی نیاز روح بشر محسوب می‌شود. در این بزنگاه که ممکن است فردا رو در روی عده‌ای قرار گیرم که برای نوشتن یادداشت‌هایی برای خانه‌ی سایه یا برای نصب تندیسش کلی بر اوراق دوسیه‌ام افزودند، برای آن دنباله‌روان از مراتب بالاتر خود هم حتا قیافه‌ی حق به جانب نخواهم گرفت، برای آن‌ها که مرغ‌شان یک پا داشت و مانع خرید خانه‌ی مادری سایه از مالک جدید به عنوان خانه‌ی غزل شدند، و یک فرصت را برای ثروت‌اندوزی فرهنگی _ گردش‌گری شهر مانند صدها برنامه‌ی دیگر سوزاندند، یا علی‌رغم آن همه یادداشت در رسانه‌ها توسط من به‌عنوان سردبیر و پسرم صاحب‌امتیاز دوات و برخی دوستان روزنامه‌نگار و پی‌گیری تنی چند از علاقه‌مندان به سایه _ حتا در ادارات_ نگذاشتند این مهم جامه‌ی عمل پوشد، هنوز پاسخ به‌این پرسش‌ها را نیافته‌ام که چرا قدر آدم‌های تاثیر گذار تا زمانی که هنوز جسد نشده‌اند را ندارند؟ پاری... گلایه و شکواییه‌ی ما که تمامی ندارد تا کاستی‌ها و ناکامی‌ها تمام نشده‌اند، آن‌چه مهم است اما این است که رشت نیازمند بسترهایی برای مظاهر گردش‌گری فرهنگی‌ست،
آرام‌گاه سایه مانند عمر پر بارش برای شهر رشت یک امتیاز کلان محسوب می‌شود؛ بلندنظر باشیم و نگذاریم نگاه ایدئولوژیستی، جامعه را دو قطبی کند.
سایه را جز از دریچه‌ی دل نمی‌توان شناخت.این‌که همه ناچار هستند مانند من بیاندیشند وگرنه بایکوت می‌شوند، دقیقن آن‌سوی سکه‌ی یک‌سویه‌نگری و سکتاریسم است
.
علی‌رضا پنجه‌یی
سوم شهریور۱۴۰۱

گویه: چامک، اشاره‌ای و نگاهی! علی‌رضا پنجه‌یی

چامک، اشاره‌ای و نگاهی!
گویه:
چامک از شما می‌طلبد تا به بهانه‌ی مدیریت در وجه اتمیک، واژه‌ها را درونی نشده، مهندسی نکنید؛ اکسیر چامک در هیات گوهر بر انگشتری اگر نقش‌بند جلوه‌گر شود، نیاز به شرح کشاف ندارد؛ این تغنی و بی‌نیازی توسط کلیدواژه‌ها به مثابه‌ی نشانه در بینامتنیت آن مستور است. در واقع نیاز نیست کوه فیروزه را به دوش کشیم چه را که خود همان قطعه از فیروزه کافی‌ست که صیقلی می‌یابد و نقش‌بند انگشتری می‌شود؛ این‌که با جاگیری انگشتر بر انگشت از طریق دست آدمی به اشارت هزار نکته‌ی باریک‌تر ز موی با تو سخن دارد، یعنی که به دور دست نگاه! و تو خود خواهی خواند از این دست انگشت و انگشتری و فیروزه را در یک دم و آن که خود آن لحظه حدیث مفصل است زین مجمل!
اول شهریور ۱۴۰۱
#علی_رضا_پنجه‌_یی
#کارگاه_چامک

گویه: چامک، اشاره‌ای و نگاهی! علی‌رضا پنجه‌یی

چامک، اشاره‌ای و نگاهی!
گویه:
چامک از شما می‌طلبد تا به بهانه‌ی مدیریت در وجه اتمیک، واژه‌ها را درونی نشده، مهندسی نکنید؛ اکسیر چامک در هیات گوهر بر انگشتری اگر نقش‌بند جلوه‌گر شود، نیاز به شرح کشاف ندارد؛ این تغنی و بی‌نیازی توسط کلیدواژه‌ها به مثابه‌ی نشانه در بینامتنیت آن مستور است. در واقع نیاز نیست کوه فیروزه را به دوش کشیم چه را که خود همان قطعه از فیروزه کافی‌ست که صیقلی می‌یابد و نقش‌بند انگشتری می‌شود؛ این‌که با جاگیری انگشتر بر انگشت از طریق دست آدمی به اشارت هزار نکته‌ی باریک‌تر ز موی با تو سخن دارد، یعنی که به دور دست نگاه! و تو خود خواهی خواند از این دست انگشت و انگشتری و فیروزه را در یک دم و آن که خود آن لحظه حدیث مفصل است زین مجمل!
اول شهریور ۱۴۰۱
#علی_رضا_پنجه‌_یی
#کارگاه_چامک

چامک‌چیستان ( چیستانه‌)ی تی‌شرت از علی‌رضا پنجه‌یی

چیستانه

صاف نه‌می‌شود
دلی که
زخم برداشته هی!

____________
ترشیت👉
۳۱ امرداد۱۴۰۱

#علی‌رضا پنجه‌یی

چامه (شعر): بیان وضعیتی باژگونه‌ و پارادوکسیکال است از امر واقع و گاه دیگرنمودن و دیگرنگاری و دیگرنویسی. این تصویر به‌ تن‌هایی هم بیان‌گر بینامتنیتی‌ و بزنگاهی‌ست که ما در #چامه و #چامک روانه‌ی آنیم.
#کارگاه_چامک
#علی‌_رضا_پنجه_یی
۳۱ امرداد ۱۴۰۱
#چامک_نگاره
#شعرپستال
#چیستانه #چامک_چیستان
#علی_رضا_پنجه‌_ای
@alireza_panjehee #iran
#afghanistan #gilan #Gilan #tajikistan #uzbekistan #rasht #saveh #save #tatoo #interiordesign #instagram

پرسش و پاسخ‌های چامکانه‌  درباره‌ی به‌کار گرفتن واژه‌های کهن و باستانی

پرسش و پاسخ‌های چامکانه:

درباره‌ی به‌کار گرفتن واژه‌های کهن و باستانی
دکتر نادر مسلمی:
در باره‌ی کاربرد واژه‌ها و اصطلاحات غربی که قبلا پرسیدم فرمودید: «در چامه و چامک همه‌ی هنجارها توان ناهنجار شدن و تمام ناهنجاری‌ها توان هنجار شدن دارند به‌شرط آن‌که به خدمت ساختار آفرینه آیند و مانع تعالی آفرینه به اثر نشوند.» اکنون درباره‌ی به‌کار گرفتن واژه‌های کهن و باستانی در چامک نظرتان چیست، آیا به کارگیری آن‌ها هم جایز است؟
.
علی‌رضا پنجه‌یی:
یکی از دل‌مشغولی‌های چامه‌اندیشان چامه‌ساز آرکائیسم یا همان باستان‌گرایی است، چامه‌های احمدشاملو و مهدی اخوان ثالث در این خصوص بسامد و فراوانی قابل ملاحظه‌ای داشته‌‌ است، بنابراین اگر چامه‌ساز در چامه و یا چامکی لزوم کارکرد آرکائیک احساس کرد، به‌شرط آن‌که در ساختار چامه یا چامک به‌درستی بنشیند و منجر به نوزایی شود، قبحی که به همراه ندارد بل، زهی جای توفیق! چنان‌که فراجاه《 فرخی سیستانی》 در سده‌ی پنجم قمری فرموده: فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر_ سخن نو آر که نو را حلاوتی‌ست دگر.
در واقع در چامه‌سازی بین آرکائیسم و میل به دیرینه‌گرایی با به‌کارگیری واژگان و نظام نخ‌نما شده‌ی آرایه‌های مکرر و مستعمل فرق، کیفی‌ست، کارکرد عناصر چامه‌سازی به‌صورت مستعمل جز سد سدید استعداد حاصلی به‌بار نخواهد آورد. اما اگر کارکرد آرکائیک واژه‌ها فضای نوآورانه رقم زند ، هیچ اشکالی ندارد. اگر چه چامه‌ساز را بشایست که از ظرفیت‌ها و عناصر زبانی ،نحوی و زیبایی‌شناسانه‌ی روزگار خویش بهره برد و با پرشدگی از امکانات آن‌ها، به نوگرایی اراده نماید. هم‌از‌این‌رو کاربرد گویش‌ها نیز در زبان اصلی هیچ منعی نه‌دارد. بل‌که بر امر نو خواهد افزود. نو از نو! این مهم از اهداف راهبردی ما در حیطه‌ی ادبیات است .
ذات استعلایی اثر در وجه صیرورت آن بر 《بسط》 بنا شده و نه بر 《قبض》_البته در وجه کیفی_، ورنه در کمیت هم چامه و هم چامک ذاتن گشاده‌دستی نشان نه‌می‌دهند. خست _به‌ویژه _جزو ژنوم و وجه بارز چامک است، هم از این سبب در چون‌این بزن‌گاهی چامک‌ساز را شایسته آن به که توان مدیریت در مهندسی چامه یا چامک از خود بنمایانند. بین《 آفرینه》 و《 اثر》 می‌توان تفاوت پر رنگی ، پی نهاد؛ چه‌را که هر 《آفرینه‌》 اثر نیست، اما هر اثری یک آفرینه است.‌ می‌توان گفت چه خوش آن زمان که هر عزمی در کارگاه ذهن ما معطوف به پدیدآوری اثر باشد.
نا‌گفته نماند که یکی از نکات آسیب‌شناسانه‌ی چامه‌‌ی امروز، که چامک هم مشمول آن است اشباع و وازده‌گی مخاطبان ادبیات امروز نسبت به انواع آفرینه‌ها و کثرت پراکنش آن‌هاست. تربیت ذهن موثر در پی تاثیر اثر شکل می‌گیرد ولاغیر.‌ بنابراین باید نوآورانه در تببین و تشریح ظرفیت‌های نو در آفرینه‌هایی که قابلیت اثر شدن دارند _نیز_ کوشید.
نظام آرایه‌های گذشتگان اگر چه منبعی غنی برای ماست اما ما سربازان ادبیات نه‌باید صرفن از آن منابع تغذیه شویم، ضمن برخورداری و سرشاری از آن منبع غنی، باید بر غنای روزآمد آن نیز مجدانه به‌افزاییم. ادبیات کهن ما برای ساز و کارهای خود از آرایه‌ها یا همان صنایع بلاغی رایج زمان خود بهره برده‌است، اما بر ماست که ضمن سرشاری از آن بر اساس عناصر زمان خود، فکر افزودن بر آن آرایه‌ها با خلق نظام نوین آرایه‌های مختص زمانه و تاریخ هستن خود باشیم. این رسمی نکوست در زندگی اغلب موجودات هستی. به‌مورچه‌ها نگاه کنیم مدام در کارند و عاقبت اندیش. ادبیاتی که نوزایی نه‌داشته باشد ادبیات مرده‌است مانند مردابی که آینده‌اش جز باطلاق نیست اما ما رودیم، رودادرود! هم از این رو ماهیتن به پیش رو روانه‌ایم

علی‌رضا پنجه‌یی
۳۱ امرداد ۱۴۰۱

‍ ‍  برگی از تقویم تاریخ ☘  ۲۷ امرداد زادروز علیرضا پنجه‌ای

‍ ‍ ☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘

۲۷ امرداد زادروز علیرضا پنجه‌ای

(زاده ۲۷ امرداد ۱۳۴۰ ساوه) شاعر، روزنامه‌نگار، نظریه‌پرداز و منتقد ادبی

او سردبیر ویژه فرهنگ، هنر و ادبیات گیله‌وا بود. شعرهای او تاکنون به زبان‌های عربی، ترکی، کردی، گیلکی،آلمانی، سوئدی، چینی،ایتالیایی، فرانسه ، روسی و ... ترجمه شده‌است.
وی از نیمه دوم دهه ۱۳۵۰ به‌طور جدی و از نیمه دوم دهه ۶۰ به‌طورحرفه‌ای به‌شعر و روزنامه‌نگاری پرداخت، انتشار۱۰ کتاب شعرش از پاییز ۱۳۵۷ و یک آنتولوژی از ۱۳۵۴ این شاعر نوپرداز گیلانی توسط نشر مروارید، باعنوان برشی از شعر گیلان - توسط ناشر سال ۱۳۷۴ باعنوان گزینه شعر گیلان نشر یافت.

فعالیت مطبوعاتی:
سردبیری نشریات ادبی فصل‌نامه گیلان زمین فرهنگی، تاریخی (سال‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۱) گیله‌وا، روزنامه معین و روزنامه صبح شمال ایران، از زمره فعالیت‌های وی در عرصه روزنامه‌نگاری محسوب می‌شود. هم‌چنین باید دبیری سرویس ادبیات روزنامه‌ها و هفته نامه‌های: هاتف، گیلان امروز و دوره‌ای کوتاه هنر و ادبیات گیلان و زنجان روزنامه اطلاعات، را نیز باید به این کارنامه دبیری سرویس شعر و نقد شعر فصل‌نامه معماری، آوای فن و ماهنامه ره‌آورد گیل را افزود. او اکنون سردبیر دوهفته نامه دوات است که مدیرمسئول و صاحب امتیازش پسرش مزدک پنجه‌ای است.

خانه فرهنگ گیلان:
او نیز همراه چندتن از نویسندگان و هنرمندان گیلانی از بنیان‌گذاران خانه فرهنگ گیلان محسوب می‌شود که از ابتدای تشکیل خانه فرهنگ گیلان به‌طور متناوب عضو هیئت رئیسه، بازرس، سخنگو و مسئول روابط عمومی آنجا بوده‌است. وی همچنین در دهه ۱۳۸۰ به‌مدت دوسال و اندی کارگاه شعر ۵ شنبه‌ها همیشه را برگزار می‌کرد.

کتاب‌شناسی:
۱۳۵۷ - سوگ پاییزی
۱۳۶۶ - همنفس سروهای جوان
۱۳۷۰- آن سوی مرز باد
۱۳۷۰ - برشی از ستاره هذیانی
۱۳۷۴ - گزینه شعر گیلان، شرح حال و شعرهای دهه شصت ۵۴ شاعر نوپرداز گیلانی
۱۳۸۳ - عشق اول چاپ سوم ۱۳۹۰
۱۳۸۷ - پیامبر کوچک
۱۳۸۷ - شب هیچ‌وقت نمی‌خوابد
۱۳۹۳ - کوچه چهرزاد
۱۳۹۳ - عشق همان اویم است
۱۳۹۶-برگزین ده کتاب «تورا به اندازه تو دوست دارم»
۱۳۹۸-از خویش می‌دوم
۱۴۰۱-مسافرخانهء بهشت گیلان
‎🆔 @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘

فرق دل‌نوشته و چامک ، علی‌رضا پنجه‌یی

پرسش و پاسخ چامکانه از

علی‌رضا پنجه‌ای واضع چامک

فرق دل‌نوشته و چامک

ليلا قلاوند: آیا می‌توان دل‌نوشته را هم جزء 《چامک‌》های عوام محسوب كرد؟ اگر غیر این است لطفا راهنمایی کنید.
علی‌رضا پنجه‌یی: دل‌نوشته نامش رویش هست، دل نوشته! هم‌چنان که《 گویه》که یک پیام کوتاه است به نثر و نمی‌تواند 《چامک》 محسوب شود، بنابراین 《دل‌نوشته》را حتا نمی‌توان 《چامک عام》نامید. 《دل‌نوشته 》پیام دل است. در فرهنگ 《گیلان 》 بر اساس شفاهیات مرسوم نزد قدما مجازن به آن 《دیله‌حرف》 گویند و در فرهنگ 《طالش‌》به آن 《دیله لوئه》 اطلاق می‌شود. 《دل‌نوشته》ماهیتن بر آمده از احساسات نخ‌نماست، اما شما 《رباعی 》《خیام》 و 《تک بیت》 《بیدل》 و 《صائب》 را نیز می‌توانید 《چامک عام》 (همه‌گانی) قدمایی بخوانیدش، 《دل‌نوشته》 فقط در قواره‌ و اندازه‌ی متعارفش با 《چامک》 وجه مشترک دارد. اما اصطلاحن ممکن است افراد یک متن کوتاه منظوم یا منثور را بدون در نظرگیری عیار نخبه‌گی 《چامک》 گویند. اگر چه در یک گروه‌بندی دانش‌محور، 《دل‌نوشته》 ،《دل‌نوشته》 است و نه چامک!
البته برخی از متونی که 《دل‌نوشته 》خطاب می‌شوند گاه از سطح دل‌نوشته کیفی‌تر بر آمده و خود را در حد 《چامک عام》 ارتقا می‌دهند، بنابراین 《دل‌نوشته‌》نویسان می‌توانند با کسب مهارت‌های چامکانه خود را از سطح 《دل‌نوشته‌نویس》 به سطح نویسنده‌ی《چامک عام》 و یا در سطح استعلایی به 《چامک خاص》 ارتقا دهند. اما در کلیت 《دل‌نوشته》 به متونی احساسی و عاطفی گفته می‌شود که آموخته‌های حرفه‌یی در آن کمترین نقش را دارد.

امرداد۱۴۰۱

#کارگاه_چامک

پرسش  دکتر نادر مسلمی از علی‌رضا پنجه‌ای واضع چامک

پرسش دکتر نادر مسلمی از علی‌رضا پنجه‌ای واضع چامک

پرسش‌گر:دکتر نادر‌ مسلمی چامک‌ساز:
در برخی اشعار امروزی خصوصاً چامک‌ها دیده می‌شود که از اصطلاحات و واژه‌های غربی استفاده می‌شود، آیا چنین کاری مورد قبول و پسند هست یا نه؟
علی‌رضا پنجه‌یی:
در چامه و چامک همه‌ی هنجارها توان ناهنجار شدن و تمام ناهنجاری‌ها توان هنجار شدن دارند به‌شرط آن‌که به خدمت ساختار آفرینه آیند و مانع تعالی آفرینه به اثر نشوند.
حتا قواعد بازی در داستان من نسبت به چامه‌ام ممکن است متفاوت باشد.

۲۴ امرداد ۱۴۰۱

#کارگاه_چامک

پرسش و پاسخ در باب چامک عام و خاص علی‌رضا پنجه‌یی

پرسش و پاسخ در باب چامک عام و خاص

هر شعری با چند پاگرد و در چند پاراگراف در یک ورق و لوح به‌صورت عام می‌تواند چامک تلقی شود اما نه چامک خاص. ببینید چامک دو وظیفه دارد یکی اطلاق تمام شعرهای کوتاه دنیا در زبان پارسی از قدیم تا جدید با عنوان چامک ، به جای شعر کوتاه که مرکب است و خب کار زبان یکی همین است که بدعت و نوآوری کند و ما یک نام‌گذاری برای هر قالب و شعر کهنه و نو و بیگانه در زبان پارسی کردیم در واقع به چامه که معادل شعر است یک کاف تصغیر افزودیم که البته واژه‌ی چامک نداشتیم ما و از چامه ساختیمش. مانند دخترک که کافش دلالت به کوچکی و کم سن و سالی دختر می‌کند بنابراین شایسته است ما سربازان ادبیات پس از نام‌گذاری چامک این نام را فراوانی بخشیم و بگویبم چامک به شعر کوتاه اطلاق می‌شود در زبان پارسی . این برای ادبیات پارسی خوب نیست که یک قالب از شعر هجایی ژاپن بشود نام هر شعر کوتاهش مگر زبان پارسی یکی از زایش‌مندترین زبان‌ها با قابلیت ساخت واژه‌گان متعدد نیست؟ سپس ما برای این نام عام چامک یک عنوان خاص هم ساختیم یعنی تئوریزه کردیم ، و این مهم ذره ذره در طول سالیانی چند محقق شد تا چامک خاص ما یا همان چامکی که از جوهر خالص چامک تغذیه می‌کند را به دنیای ادبیات معرفی کنیم، خود من شعرهای کوتاهم گاه مشمول چامک عام می‌شود و گاه چامک خاص. در واقع هدف ما از چامک‌های عام رسیدن به اکسیر و جوهره‌ی چامک خاص است ولاغیر و آن برازنده‌ترین مروارید این صدف است . چرا که گفته آمده: کلمات بسیار تباهی معناست.
#علی_رضا_پنجه_ای
۲۴ امرداد ۱۴۰۱

#کارگاه_چامک

گزارشی از نقطه نظرات  علی‌رضا پنجه‌یی  پیرامون محل دفن پیکر سایه و طرح آن  با مدیرکل ارشادگیلان

همشهری آنلاین: ۲۳ امرداد۱۴۰۱:

گزارشی در خصوص محل تدفین سایه: در گفت و گو با علی‌رضا پنجه‌یی:
آخرین جزئیات زمان و محل خاکسپاری هوشنگ ابتهاج | پیشنهاد یک چهره فرهنگی گیلان | چرا باغ محتشم مناسب خاکسپاری نیست؟

یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۹

در گفتگو با همشهری آنلاین مطرح شد:

نزدیک به یک هفته از درگذشت زنده یاد «امیر هوشنگ ابتهاج» متخلص به «ه. الف. سایه» می‌گذرد که هنوز زمان قطعی مراسم خاکسپاری این شاعر پرآوازه مشخص نشده‌است.

هوشنگ ابتهاج

مدیرکل ارشاد اسلامی گیلان و دبیرستاد برگزاری مراسم خاک‌سپاری زنده‌یاد ابتهاج در گفت و گو با خبرنگار همشهری آنلاین اظهار کرد: طی آخرین هماهنگی‌ها از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و گفت وگوی مستقیم با «یلدا ابتهاج»، موافقت رسمی خانواده این هنرمند گیلانی مبنی بر به خاک سپردن پیکر آن مرحوم در شهر زادگاهش یعنی رشت اعلام شده است.

رضا ثقفی گفت: وزارت ارشاد از زمان اعلام خبر بیماری و بستری شدن زنده یاد ابتهاج جویای احوال او بود و از ساعات اولیه انتشار خبر فوت مرحوم ابتهاج وزیر فرهنگ پیامی صادر و طی تماسی با خانواده مرحوم آمادگی هماهنگی برای انتقال پیکر این هنرمند ایرانی و گیلانی به کشور را اعلام شد.

دبیر ستاد برگزاری مراسم خاک‌سپاری زنده‌یاد ابتهاج در رشت ادامه داد: از همان ساعات اولیه نظرها درباره زمان و محل خاکسپاری زنده‌یاد ابتهاج متفاوت بود. در ابتدا تصمیم بر این بود که این مراسم در تهران صورت گیرد اما با پیگیری‌های انجام‌شده از سوی استاندار و اداره کل ارشاد اسلامی گیلان موضوع به خاک سپردن پیکر این هنرمند گیلانی در رشت مطرح و در این رابطه اعلام آمادگی شد.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان تصریح کرد: هنوز زمان و مکان خاکسپاری زنده‌یاد ابتهاج مشخص نیست اما پیش‌بینی می‌شود آخر هفته آینده پیکر مرحوم ابتهاج در رشت به خاک سپرده شود.

وی افزود: با دستور مستقیم استاندار گیلان ستاد بزرگداشت و خاکسپاری مرحوم ابتهاج در اداره کل ارشاد و با نظارت استاندار متشکل از مدیران شهری، دستگاه‌های اجرایی، چهره‌ها و مفاخر ادبی و فرهنگی گیلان راه‌اندازی و دختر مرحوم ابتهاج نیز اعلام آمادگی کرد تا در جلسات به‌صورت مجازی حضور داشته باشد.

پیشنهاد یک چهره فرهنگی گیلان و استقبال مدیرکل ارشاد

«علیرضا پنجه‌ای» شاعر، نویسنده و روزنامه‌گار سرشناس شهر رشت هم در گفت و گو با خبرنگار همشهری آنلاین گفت: زنده‌یاد ابتهاج از وزنه‌های شعر فارسی معاصر است و خاکسپاری این شخصیت بزرگ ادبی جایگاه مهمی برای مرکز استان دارد.

پنجه‌ای بیان کرد: بی‌شک آرامگاه زنده یاد ابتهاج در آینده به یکی از نقاط مهم رشت تبدیل خواهد شد. از سوی دیگر مراسم خاکسپاری هم با جمعیت بالایی همراه خواهد شد. با این وجود شنیده می‌شود که قرار است پارک شهر یا همان باغ محتشم رشت از جمله نقاطی است که برای این کار درنظر گرفته شده که به عنوان یک شهروند این تصمیم‌گیری را به صلاح نمی‌دانم.

این شاعر و نویسنده ادامه داد: مهم‌ترین علت این است که باغ محتشم که یکی از اماکن تاریخی رشت است ظرفیت برپایی این مراسم را ندارد. بی‌شک با انجام این مراسم بخش عمده فضای سبز آن به شدت آسیب خواهد دید.

پنجه‌ای گفت: اگر قرار است پیکر استاد ابتهاج در رشت به خاک سپرده شود، پیشنهاد می شود مسئولان ذی‌ربط فضایی را به فضای شهری اضافه کنند و مکانی را در نظر بگیرند که در آینده به نقاط جذاب شهری تبدیل شود. همانطور که اکنون به دلیل نبود مکانی برای تدفین بزرگان گیلان و رشت شرایط را مشکل کرده در آینده این اتفاق نیفتد. گیلان و رشت چهره‌های بسیار بزرگ و در سطح ملی و جهانی دارد.

گفتنی است مدیرکل ارشاد گیلان از پیشنهاد علیرضا پنجه‌ای استقبال کرد و گفت: این نظر بسیار خوبی است و حتما در این روزها به آن توجه خواهیم کرد.

وی با اذعان به اینکه برای محل تدفین هنرمند گیلانی چند مکان ازجمله تالار مرکزی رشت یا باغ محتشم پیشنهادشده که باید طی رایزنی با خانواده مرحوم ابتهاج و استاندار گیلان به نتیجه نهایی برسیم، بیان کرد: فرصت تاریخی برای مردم فرهنگ دوست گیلان است زیرا باوجوداینکه این شخصیت ادبی و فرهنگی گیلانی در آن‌سوی دنیا دار فانی را وداع گفته اما دولت، مسؤولین استانی و ازجمله مردم فهیم گیلانی مطالبه می‌کنند تا فرزند هنرمند آن‌ها در خاک پرافتخار گیلان تدفین شود و این سندی از جامعه فرهیخته ونشان از غنای فرهنگ مردم فرهیخته رشت است.

کد خبر 697860