چامک‌چیستان ( چیستانه‌)ی تی‌شرت از علی‌رضا پنجه‌یی

چیستانه

صاف نه‌می‌شود
دلی که
زخم برداشته هی!

____________
ترشیت👉
۳۱ امرداد۱۴۰۱

#علی‌رضا پنجه‌یی

چامه (شعر): بیان وضعیتی باژگونه‌ و پارادوکسیکال است از امر واقع و گاه دیگرنمودن و دیگرنگاری و دیگرنویسی. این تصویر به‌ تن‌هایی هم بیان‌گر بینامتنیتی‌ و بزنگاهی‌ست که ما در #چامه و #چامک روانه‌ی آنیم.
#کارگاه_چامک
#علی‌_رضا_پنجه_یی
۳۱ امرداد ۱۴۰۱
#چامک_نگاره
#شعرپستال
#چیستانه #چامک_چیستان
#علی_رضا_پنجه‌_ای
@alireza_panjehee #iran
#afghanistan #gilan #Gilan #tajikistan #uzbekistan #rasht #saveh #save #tatoo #interiordesign #instagram

ترحمه‌ی چند شعر از علی‌رضا پنجه‌یی در مجله‌ی عربی شیراز

ترجمه شعرهای علی رضا پنجه‌یی در مجله‌ی ادبی عربی شیراز

ترجمه‌ی چند شعر از علی رضا پنجه‌یی در

مجله‌ی عربی شیراز:

ترأس تحرير بعض المجلات المختصة بالأدب الفارسي والأدب الکيلاني. ترجمت قصائده الى العديد من اللغات ومنها الترکية والألمانية والسويدية والإيطالية والفرنسية والکردية. يقيم في مدينة رشت مرکز محافظة کيلان على الساحل الجنوبي لبحر قزوين. من مجاميعه الشعرية: على الضفة الأخرى من حدود الريح / الليل لا ينام / أرکض من ذاتي / النبي الصغير.

علي رضا بنجه ئي

تعريب: موسى بيدج

والآن في صعود

ونزول دائم

لکنها ليست سلماً

أو مصعداً

أنها عيوني

التي تراقبک

من شعر رأسک

الى أخمص قدميک

أحياناً من فوق

وأحياناً من تحت

وما الفرق؟

فجمالک أکثر جمالاً

جمالک

جميل جميل جميل جميل جميل.

من الحب... حتى

أنطوي على نفسي

مثل إبتسامة

أدور حولي دوماً

ليتني أرکن سريعاً

في زاوية على اليمين أم الشمال

مکتظاً بالدعکات المحببة

ولکنني لا أزال ...

کم رائحتک زکية
يا فم الحب
کم رائحتک زکية
فقد تمادي عمري بنکهتک
وليس لي الخلاص
کم رائحکتک زکية
يا فم الحب
کم رائحتک زکية.

طويت الإبتسامات کلها

طوت الإبتسامات کلها
وبکاءاتي محفوظة
طي الکتب
على الرفوف
بأمل وحيد
لعلک تعثرين
على أثر لدموعي المالحة
في کثافة الأسطر
فقد لاحظت أحياناً

بأنها تظهر على شاکلة
أول حرف من إسمک
وآنذاک
ستدرکين بجد
کم کنت أحبک بجنون!

لم يکن خيالک شمساً
لم يکن خيالک شمساً
کي تحصر الظلال
دونکِ
على هدوء النهار

حين القي نظرة
تضحکين
مازلت أتذکر لون عينيک
رفيف أجنحة فراشة
تقربني إليک
کنت تقولين إحتفظ بالشمع
في ذاکرتک
وإنس الوردة
وأنا بدأت أفقه

أن البيت کان ينقصه أنتِ!

دلالات
علی_رضا_بنجه_ئی

منبع: لینک را لمس کنید👇:

ترجمه شعرهای علی رضا پنجه‌یی در مجله‌ی ادبی عربی شیراز

شب‌به‌خیر، از علی‌رضا پنجه‌یی

در لینک‌های زیر تصویر شعر هست:

https://t.me/davat1394/12893

https://www.instagram.com/p/CgQv5cbq_DC/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

چامک سنتی رباعی از علی‌رضا پنجه‌یی

یک چامک سنتی (رباعی)

اندازه‌ی خواب‌های من تن‌هایی
فردا که روی دوباره هم می‌آیی
این بار که رفته‌ای نگفتی رفتم
کی نامه‌ی نا نوشته را می‌خوانی

۲۴تیر۱۴۰۱

 

کرسی خطابه ، شعری نو روی‌کرد از علی‌رضا پنجه‌یی

 

کرسی خطابه :
*سلام دوست بزرگوار من!
بخش شعر امروز گیلان را برایتان میفرستم. اگر جایی از شعرهای شما مشکل چاپی دارد، لطفا بفرمایید تا هنوز چامه به پخش نرسیده، رفع اشکال شود. ممنون* 
امضا ضیا ساعت ۲۲:۴۱ ۷تیر۱۴۰۱ وتساپ
 پاسخ چامه‌نگار:

حساسیت‌های سرطانی مرا در شعر 
چه‌گونه توانی پیشا چاپ اصلاح کنی؟ 
با این همه 
درد بزرگ 
دردهای کوچک را خط می‌زند و می‌گذرد 
من هشت روز است 
که در تب و لرز می‌سوزم 
اکنون چه‌را 
چه‌گونه را 
چگونه چاره کنم 
پله‌کان‌های لب‌پریده را؟ 
فاصله‌های شکننده و ناخوانای_ شعر را؟ 
چه‌را؟
حالا که آب از سر چاپ و تدوین گذشت؟ 
بی که زنده‌گیری شود این غریق لاکردار؟
با این همه
این چامه‌ی جدید من است 
تقدیم ضیاء ضیا باد   
بادا باد!
۸ تیر ۱۴۰۱
علی‌رضا پنجه‌یی

نامه، چامکی از علی‌رضا پنجه‌ای

نامه

از من به منی که بودم 
خداحافظ

۲۵ اسپند ۱۴۰۰
تهران،  بهارشیراز

علی‌رضا پنجه‌ای

پیام، چامکی از علی‌رضا پنجه‌ای

رشت ِ من 
بی‌تو هرگزم!...

۱۶ اسپند۱۴۰۰
#علی‌رضا پنجه‌ای

 

نفرکتومی رادیکال، چامک علی‌رضا پنجه‌ای

 

می‌...روم

که 
نه‌بمیرم
۱۷ اسپند۱۴۰۰
#علی‌رضا‌ پنجه‌ای

مهمان‌ناخوانده، چامه‌ی علی‌رضا پنجه‌ای در بهاری تلخ

مهمان ناخوانده

بهار آمده و من
مراقب خط‌های میزان‌الحراره‌ام 
نگران وزن لرزهای‌ام استم
سنبل‌ها عطر کدورت و افسردگی از خانه زدوده‌اند و من فکرِ زخم‌های‌ام استم
《همیشه‌بهار》ها مانند پروانه

با باد خنک نوروزی پر پر بازی می‌کنند 
و من به پرهای کلاغیِ این خرچنگ ناخوانده فکر می‌کنم
بهار گیلان اما با این همه دردادرد
هنوز بهار گیلان است
و مرا با خود می‌برد

تا دوردست‌های دبستان رشیدی‌
تا کوچه‌چهرزادِ همیشه پر از زندگی 
_گر چه با دست‌های تنگ_
تا بغل گرفتن عروسِ خانه

و به‌قول مامان

با کون در باز کردن و

با جفتک بستن‌هاش
بهار آمده و من جرات ندارم نلرزم
بیرون  بهمن  با سردی ناخوانده‌اش
دستش را گذاشته تا بهار از سرما به‌خود بلرزد
این‌جا گیلان ماست
چه بلرزم
چه به‌تبم
این‌جا خاطره‌های شاد فقط

              ثبت خاطره‌ها می‌شوند


می‌روم پیِ دردم
پی خودم
بهار   هم‌چنان بویِ نوروزِ در من است
بوی اسکناس‌های نو
آن‌قدر آجیل خوردن که دل پیچه بگیریم
بوی بچه‌های آبجی زری

از چهارشنبه‌سوری تا سیزده‌نوروز شلوغی خانه
 و بوی غذای مامان
با داستان‌های زندگی‌ش در

                    آوج و ماسال و  ساوه 

                    آمل و تبریز و خلخال
این زندگی  

این بهار و نوروز
در من و ما تا هست

همیشه بهار و سنبل  هست
۴ پروردین۱۴۰۱

علی‌رضا پنجه‌ای

برزخ، چامک ، علی‌رضا پنجه‌ای ،

می‌روم

که 

نه‌بمیرم

 

۱۷ اسپند۱۴۰۰

#علی_رضا_پنجه_ای

چامک قدمایی( رباعی) در پیشباز  نوروز ۱۴۰۱

نوروزتر از بهار یعنی که تویی
آرام‌ترین کنار یعنی که تویی
وقتی که مرا نشاط از بود تو بود
آرامش این قرار یعنی که تویی

۱۶اسپند ۱۴۰۰
#علی_رضا_پنجه_ای
#چامک قدمایی

مورچه، چامه‌ای از علی‌رضا پنجه‌ای

مورچه‌‌
مورچه‌ای  میان حروف  چرخ می‌زند
چرخ می‌زند
می‌زند خودش را 
به 《در》 و 《دیوار بند》
می‌زند خودش را
به  قطره‌های 《عسل》
مورچه‌ای تن‌ها
پس‌مانده از  صف رفقا
پناهیده به  شاعر تن‌ها
گشتاگشت  لابه‌لای سطرها 
 کول کرده 
《برشی از ستاره‌ی هذیانی》 را
می‌برد که ببرد کجا؟
مورچه‌ی کوچولویِ
خانه‌ی کوچک ما

۵ اسپند ۱۴۰۰
#علی_رضا_پنجه_ای

https://www.instagram.com/p/CaXC3uIKT7N/?utm_medium=copy_link

ترجمه‌ی چامه‌ی کرونا کرونا کرونا علی‌رضا پنجه‌ای  به انگلیسی توسط فانوس بهادروند

کرونا کرونا کرونا
چه‌قدر دوستت دارم
وقتی که گریز پا از کنار محبوبم می‌گذری
و خودت را به‌قول مامانم مانند دیوانه باد
می‌پیچانی به پر و پای هر چه که آدمی را از خط قرمز گذشت

کرونا کرونا کرونا
چه‌قدر دوست‌داشتنی با کسی دست نمی‌دهی 
در آغوش نمی‌کشی‌ش و می‌گویی حسابی ترسیدی ازم علی؟ 
تلخندی پسا آهی...
کاش بیایی و 
مرا در کلبه‌ای دور از هرچه باداباد بیابی
دیگر این زندگی 
به دوست نداشتن نمی‌ارزد کرونا...

 شعر :علی رضا پنجه‌ای
 برگردان به انگلیسی :
فانوس بهادروند

Corona Corona Corona 
How I love you
When you fleeing pass over
my beloved
And as my mom saying: 
Thee as the mad wind ,rotate to 
all that human kind 
crossing the red lines 

Corona Corona Corona 
How lovingly thee 
don't hand to anybody 
Don't hug anybody 
and telling me : Oh Ali 
Were you afraid of me ?
A bitter smile after an oh ...
If only come thou 
and find me in a far cottage 
afar from whatever 
may happen
This life is not Worth 
to be loveless  
Corona...

Poetry: Alireza  Panjeei
Translated into English :
Fanous Bahadorvand

https://instagram.com/stories/ar_panjeei/2723501882234056247?utm_medium=share_sheet

نگاهی مجمل به شعر  تمام سلول‌هایم انفرادی‌ست از مجموعه شعر عشق اول علی‌رضا پنجه‌ای ، فرزادمیراحمدی

آنی نگاه به نگاه تمام سلول‌های انفرادی شعری که بیست سال پیش تقریر یافته است:
#کریسمس_پابرهنه‌ها
#علی‌رضا_پنجه‌ای 
دکتر #فرزاد‌میراحمدی

کریسمس پابرهنه‌ها 

آنی نگاه به نگاه تمام سلول‌های انفرادی شعری که بیست سال پیش تقریر یافته است:
#کریسمس_پا_برهنه‌_ها
#علی‌رضا_پنجه‌_ای 
#فرزاد‌میراحمدی

کریسمس پابرهنه‌ها
«تمام سلول‌هایم انفرادی ست/ من حق ندارم/ تمام راه بی‌راهت بگویم/ امشب خدا حتما به زیرشیروانی سر می‌زند/ امشب برف می‌بارد/ به کاج‌های رنگارنگ بالادست نگاه!»
کریسمس پابرهنه‌ها/ص۹۶/مجموعه‌شعر عشق‌اول/علی‌رضا‌پنجه‌ای/انتشارات‌فرهنگ‌ایلیا/چاپ‌سوم۱۳۹۰/
«تمام »خیلی مهم است،« تمام»، «راه »،٬«تمام سلول ها»در شعر ،حجم« تمام »،همه ، سبب می شود که پدیده به پدیدار برسد و یک مفهوم وسیع شکل بگیرد، البته بدون خروجی در جامعه ؛ این شعر هم آن نگاه پدیدارشناسانه« نوئما» ،«نوئسیس» «هوسرل»ی را رصد کرده، هم خروجی معنامدارانه و زیستی اندیشه‌‌مدار را هدایت نموده است و واژه‌ی «حتما» و «خدا» ؛خدا قدیم است و حتما حکمی مطلق ،وقتی «شیروانی» و«کاج» و رنگ می آیند یک نگاه فلسفی_شبیه هستنده  بودن تا باشنده شدن_ زیستی _شاعرانه تا باشنده شدن _شکل زیبایی از زیبایی شناسی را شکل می دهد.
تمام راه                این فاصله سفید تداعی برف را برای مخاطب ایجاد می کند یک سفید خوانی برای یک مصداق قابل رؤیت به اسم «برف» .اما بند آخر شعر /«به کاج های رنگارنگ بالا‌دست نگاه !»
حذف«کن»به قرینه‌ی این‌جا (بازی ) سبب می‌شود دیالوگ ایجاد شده که طی  فرآیند / «تمام سلول‌هایم انفرادی‌است»/ که یک گزاره‌ی خبری است در خصوص «من» به «توی» مشخص و معین ختم نگردد ،یعنی ناتمامی «من» ٬ «تو» و «او» در تصریفی معلق باقی می ماند 
دوباره به این واژه گان  نگاه کنیم 
«حق ندارم» ،«حتما »،«می بارد» ،«تمام »و همه به نگاهی معلق ختم می شوند .

کریسمس پابرهنه‌ها/ص۹۶/مجموعه‌شعر عشق‌اول/علی‌رضا‌پنجه‌ای/انتشارات‌فرهنگ‌ایلیا/چاپ‌سوم۱۳۹۰/

ترجمه‌ی شعر کریسمس پابرهنه‌ها توسط شهرام خوش‌نیاز:

Natale degli scalzi 
Tutte le mie cellule sono in isolamento.
Io non ho ragione.
Tutta la strada ti dico deviato.
Questa notte il dio passa sotto le grondaie.
Questa notte nevica.
Lo sguardo aiuto pini colorati sopra le mani.

چامک آرزو تک‌بیت علی‌رضا پنجه‌ای

آرزو

روزگارا! تلخی‌ات از ما بگیر
 کام ما را تلخ‌تر از این مکن

علی‌رضا پنجه‌ای
#چامک تک‌بیت

چامک در چهارچوب دوبیتی گیلکی  از علی‌رضا پنجه‌ای(گویا گیلانی)

شوگون ناری دِ مئره لاکو دانه

بوشو اوشتر بوخور تی آب‌ُ دانه

هچین دِ چشمه‌کول تی مویه فئندر

نوکون می قهره دیله دِ دیوانه

۲۱ و ۲۲مهر۱۴۰۰

علی‌رضا پنجه‌ای(گویا گیلانی)

واگردان:
میمنت نداری‌ام دیگر ای دختر یکه
برو آن‌سوی‌تر بخور آب و دانه‌ات را
دیگر بی‌هوده بالای چشمه نگاه بر گیسوت نکن
دیوانه نکن (بیش از این) دل قهریده‌ام را 

چیستانه (چامک چیستان) علی‌رضا پنجه‌ای

https://t.me/Alirezapanjeei/3857

#چیستانه
_____________
این همه ستاره و سیاره و من
کجای کهکشان
اسیر هم‌ایم

روزگارا
چنین که من‌ام
تو چه‌گونه‌ایی
...
باور می‌کنم

یاهنوگهچ👉
۷ تیر۱۳۹۷
#علی_رضا_پنجه‌_ای
@Alirezapanjeei
  #چامک #چامکچیستان یا چیستانه

یار مهربان دومین سیاه‌مشق #مستند_شعر یا #چامک_نما از علی‌رضا پنجه‌ای

رنگ مادرانگی‌ست
رنگارنگی‌ش هم از بی‌رنگی...
ن ا  ب ر ه م ر ای 👉  #علی‌_رضا_پنجه‌_ای

سیاه‌مشق‌هایی برای #مستندشعر 
دومین سیاه‌مشق #مستند_شعر #چامک_چیستان یا(  #چیستانه )
در مقدمه‌ی مستندشعر نخست که در اینستاگرام و تلگرام شاعر منعکس شد چنین نوشته بودم. برای یادآوری: نخستین #چامک_نما علی‌رضا پنجه‌ای
این فرم‌ در تداوم و سیر تطور شعرتوگراف‌ها و شعرهای دیحیتال من شکل گرفته و پیشنهاد شده، چرا که تصویر و نماد همان کلمه‌ی عصر ماست. و سخت‌افزارها نیز امکان جولان بیش‌تر ، قاطع و فراوانی چنین فرم‌هایی را فراهم آورده‌اند. 
https://t.me/Alirezapanjeei/3853
پاری...با زبان تصویر شعر مستند زیر را خلق کرده‌ام و سپس در چالش با مصراعی از شعر ملک‌الشعرا چنین نامی برایش برگزیده‌ام: [《قفسم برده به باغی و دلم》 ؟ آه گرفت]
#شعر_مستند یا #چامه_نما که در این نخستین نمونه به‌تناسب کوتاهی‌اش #چامک_نما نامیده می‌شود. از خانواده‌ی شعری دیداری محسوب می‌شود که لزومن نیازمند قلم و کاغذ نیست و ابزارش ابزار ساخت فیلم است.شاید در نمونه‌های بعدی آفرینه  نسبت به این نمونه تفاوت‌مندی افزون‌تر داشته باشد.
https://t.me/Alirezapanjeei/3788

https://www.instagram.com/p/CVA7YM9q_2b/?utm_medium=copy_link

تازه‌ترین شعر علی‌رضا پنجه‌ای برای مقاومت پنج‌شیر

 

تاجِ نو

رخ داده تنم 
به اندام آهو 
هو... هو می‌کند 
  باد
جانبِ از هزار دره که می‌خزد 
جانبِ رو به پنج‌شیر
گرفتار
در آدابِ قبله‌گاه
آه 
آه از این زمین 
که دوزخِ  زیستن‌گاهِ ماست

هیچ می‌دانی 
هیچ بهشتی طول نمی‌کشد
و نه‌می‌عرضد
  به‌ کردار آدمی
که با چشم می‌‌چکاند
و با انگشتِ اشارت  که می‌بیند 
چیک!  چیک!  چیک! 
بی جیک 
جیکاجیک 
  که 
  می‌افتند 
هان!' نو آواز! 
تاج‌های جوان
  دور نمی‌افتد  بامدادان
که هراسی اگر که بود 
از بود نبود  نبود بود
بودی به غایت 
که افسانه سازند 
ها!  افسانه! 
از شاه  شاهِ جوان 
مسعود  مسعودِ دیگری 
دیگری  هان مسعودی
که به غایت 
 همیشگیِ آفتاب است 

نوزدهم شهریور(سنبله)۱۴۰۰ خورشیدی
ایران، رشت

https://www.instagram.com/tv/CTuBPaGK_pe/?utm_medium=copy_link

alireza_panjehee@ لوح فن‌پیج شاعر توسط ادمین

ar_panjeei@  لوح رسمی اینستاگرام شاعر

چامکی تازه از علی‌رضا پنجه‌ای

تا نگاه از تو نه‌گیرم
نه‌نگاهیده تورایم
۱۱ اَمرداد۱۴۰۰
#علی_رضا_پنجه‌_ای 
#چامک 
.
#شعر  #ایران #رشت #گیلان #شمال #نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی_کردی_تاتی ‏
#شعر #شعر_پارسی #شعر_فارسی #نقد #فرم  #شاعر
#کتاب_شعر #عاشقانه #شعر_کوتاه #شاعر #ایران #رشت #گیلان #شعر_اجتماعی #شعر_ایران #شعر_سپید_کوتاه 
 #chamak #gilan #rasht #ilovemydog
 ww.panjeei.ir
#afghanistan  #tajikistan 
#poetry

https://www.instagram.com/p/CSlsWgeqRhK/?utm_medium=copy_link

چامک آه از علی‌رضا پنجه‌ای

آه از آه
که بی من
گم شد
من رفیق همه‌ آهم 
آه از این همه آه

۲۱ اَمرداد ۱۴۰۰
علی‌رضا پنجه‌ای
 

یک چامک قدمایی ( تک‌بیت ) از علی‌رضا پنجه‌ای

یک چامک قدمایی تک‌بیت:

هیچ بغضی در من از امروز و فردایم نبود

بی سبب هر روز را گز از پی فردا زدیم

علی‌رضا پنجه‌ای

https://instagram.com/stories/ar_panjeei/2636486492006589344?utm_medium=share_sheet

هبوط تازه‌ترین شعر علی‌رضا پنجه‌ای

هبوط

داغ پشت داغ
این‌روزها وطنم را گم کرده‌ام
نکند_اشتباهی شده _انگار 
سرگرم هبوطی دوباره‌ایم 
افتاده‌ام به سرزمینی که داغ‌ستان
خطابش می‌کنند
لطفن  به آسمان ایرانم بازگردانید
دست کم می‌روم 
لابه لای آدم‌ها
دم‌بال هم‌بازی‌هایم

: سُک سُک!
۱۱ اَمرداد ۱۴۰۰
#علی‌_رضا_پنجه‌_ای

https://www.instagram.com/p/CSHZh62qC_p/?utm_medium=copy_link

چامک تعلیق علی‌رضا پنجه‌ای

تعلیق

تا نگاه از تو نه‌گیرم

نه‌نگاهیده تورایم

۱۱ اَمرداد۱۴۰۰

#علی_رضا_پنجه_ای

 

 

https://instagram.com/stories/ar_panjeei/2631490180072605541?utm_medium=share_sheet

شرکت هشتگ شعرتوگراف تازه‌ای از علی‌رضا پنجه‌ای

شرکت هشتگ

یک روز آن وُ

روز دیگرم این

چه‌قدر زحمت #آن

چه‌قدر زحمت #این

چه‌قدر جای تفکر

وَ بعد نوشتن

شدن فعله‌ی #آن و

شدیم فعله‌ی #این

۲ اَمرداد۱۴۰۰

علی‌رضا پنجه‌ای

Alireza panjeei

 

#چامک

 

 

تازه‌تربن  چامک ِ علی‌رضا پنجه‌ای

این‌همه کوچه
که از من
به من از من
دور است

۲۶ تیر۱۴۰۰

#علی‌_رضا_پنجه_ای
#چامک

https://instagram.com/stories/ar_panjeei/2619366670441326831?utm_medium=share_sheet

چامک قدمایی  علی‌رضا پنجه‌ای

ما بیش‌تر ز بیش اما کمی کم‌ایم

چون شاد از غم‌ایم زی‌را نمی‌غم‌ایم

 ۱۱تیر۱۴۰۰ #چامک

کبوترانی که جلد نبودند چامه‌ای تازه از علی‌رضا پنجه‌ای در باره‌ی حادثه‌ی اتوبوس خبرنگاران

 

کبوترانی که جلد نبودند

هیچ خاطره‌ای از کنار ما نمی‌گذرد
تا تلخ
نماندمان 
این همه‌ی زندگی را
که حسرت قهقهه گذاشت
بر  دل 
آی
اتوبوسی که می‌گذری بی ما
از جاده‌ها
خاطرات نسلی 
که سوخت  سوخت را
در سینه‌کش جاده‌های مرگ
به‌خاطر بسپار
و  نگو که
این‌جا کجای ناکجاهای بیغوله‌های جهان بود
زوزه بکش زوزه بکش
زخم کبوترانی که جلد نبودند 
کم که کمت نیست
تا این سینه نریزد به‌پایت هزار مروارید  آهیده 
پشت شرم  تپه‌ها 
جیغ جیغ شقایق‌ها 
در کوردید چشم‌انداز  
برای همیشه گم بمان
اگر چه آفتاب خود
بی‌گواه ِ این‌همه واقعه
تلخ
نمی‌گذرد

که《حکایت هم‌چنان باقی‌ست》
۳ تیر۱۴۰۰

https://www.instagram.com/p/CQel8lIhdF1/?utm_medium=share_sheet

هم‌قطار، شعری در سوگ دکتر فریبرز رییس دانا از علی‌رضا پنجه‌ای

#علی_رضا_پنجه_ای
هم‌قطار
《برسد به دست فریبرز رییس دانا》

چه‌کسی فکرش را می‌کرد
هر روز مرگ
چنین بی‌رو در بایستی
با تو سخن گوید
هر روز
نام آشنایی
از قطار  پیاده شود
و   بیب بیب پیامکی  
از خواب بیدارت کند
-:خداحافظ هم‌قطار
امضاء: همسفرِ خاطره‌ها

۲۷ اسپند۹۸
https://t.me/Alirezapanjeei/3402?single
#کرونا #فریبرز_رئیس_دانا
#علی_رضا_پنجه_ای #چامه  #اقتصاد_ایران
#coronavirus  #poetry #goodday ? #

چامک قدمایی تک‌بیت  از علی‌رضا پنجه‌ای


در امانم که اگر فرصت دیداری نیست
گاه یاد نظری بس که مرا می‌پاید

۲۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰
علی‌رضا پنجه‌ای
#چامک